راهی سخت در پیش روی صنعت فولاد جهانی
معدن و توسعه: صنعت فولاد که با کاهش رشد اقتصاد جهانی مواجه است با افت تقاضای بخشهای عمده مصرفکننده آن وارد یک دوران بلندمدت رکود می شود.
در گزارش اخیر بانک جهانی از کشورهای در حال توسعه درخواست شده که خود را مهیای رکود اقتصادی در سطح جهان کنند. این رکود عمدتا برای کشورهای اروپایی که برای رهایی از مشکلات بدهیها به سختی تلاش میکنند، عمیقتر خواهد بود. بهطور کل چشمانداز فولاد جهانی در کوتاهمدت نسبتا ضعیف است، اما در بلندمدت شاید اندکی تغییر پیدا کند. کشورهایی، مانند ژاپن، کرهجنوبی که عمدتا مراکز کشتیسازی هستند با کاهش سفارشات و وضعیت بدتری مواجه خواهند شد.
طبق گزارش انجمن جهانی فولاد تخمین زده میشود که در سال 2012 رشد مصرف فولاد در جهان تقریبا با 5 درصد افزایش به 4/1 میلیارد تن برسد. این رشد در سال 2011 معادل 6 درصد به دست آمده است.
چشمانداز تیره و تار
گزارش اقتصادی بانک مرکزی هند (RBI) نشان میدهد که مدیریت ثبات رشد و قیمت مهمترین نگرانی برای تدوین سیاستهاست، در حالیکه بخشهای کشاورزی و خدماتی زمینه را برای رشد کلی مهیا ساخته است، ضعیفتر شدن فعالیتهای صنعتی (با مشکلات اقتصادی که باعث شده هزینههای استقراض افزایش یافته و سرمایهگذاری کاهش پیدا کند) عملکرد اقتصادی را کاهش داده است. همزمان شرایط اقتصاد جهانی در سال شکننده بوده، بخصوص به دلیل بحران در حوزه یورو، کاهش رتبهبندی اعتباری کشورهای حوزه یورو و دیگر کشورهای صنعتی (از جمله آمریکا) به دنبال آن ناآرامیهای سیاسی، جنگهای پولی و آخرین آن بحران نفتی، شرایط وخیمتر شده است.
ظرفیتهایفولادسازی هند در چند سال آینده اضافه خواهد شد و پیشبینی میشود که تا سال 2020 کل ظرفیت فولادسازیهای آن به 200 میلیون تن در سال برسد. تقاضای کنونی عمدتا بهدلیل مشکلات نقدینگی بسیار آهسته رشد میکند، اما بهطور کل رشد در کشور همچنان مثبت باقی میماند. پایه تولید ناخالص داخلی (GDP) مطلوب است و پیشبینی میشود که رشد مصرف فولاد در کشور 6 درصد باشد. نیروهای محرکه اصلی پروژههای زیربنایی مانند راهآهن و بخش ساختمانی هستند. از سه ماهه سوم سال 2012ـ2011 عمدتا به دلیل افت فعالیتهای صنعتی و شرایط بیرونق سرمایهگذاری در کشور نگرانی بانک مرکزی هند تشدید یافته، اما بانک مرکزی هند تخمین میزند که رشد برای سال 2012ـ2011 به 9/6 درصد رسیده و نیز نشان میدهد که چون شاخص تولید صنعتی بشدت متزلزل شده، از سایر شاخصها مانند شاخص مدیران خرید (PMI) استفاده میشود تا عملکرد فعالیتهای صنعتی ارزیابی شود.
با توجه به مشکلات اروپا برای مقابله با ظرفیت مازاد در سال 2012 و نیز یک درصد رشد مصرف در این سال، دوران سختی را پیش رو خواهد داشت. بهطور کل ظرفیت مازاد در سطح جهانی بر سر صنعت فولاد سایه خواهد افکند. کشورهایی مانند هند که یک واردکننده صرف فولاد است، میتواند برای قیمت دلخواه وارداتی چانه زده و صادرکنندگان نیز مجبور خواهند شد که به دنبال بازارهای جایگزین دیگری باشند.
بر اساس مطالعات انجام شده توسط موسسه Ore Team آرسلورمیتال بزرگترین فولادساز در جهان اخیرا اعلام کرد که تعطیلی کارخانه سستائو در اسپانیا را ادامه خواهد داد، چون انتظار نمیرود تقاضای فولاد اروپا در آینده نزدیکی بهبود پیدا کند. این شرکت در ماه اکتبر گذشته اعلام کرده بود که تولیدات خود در ماههای نوامبر و دسامبر در کارخانه سستائو را متوقف خواهد کرد. مشکلات آن به دلیل وخیمتر شدن تقاضای فولاد در این تاریخ پایان نخواهد یافت. این شرکت همچنین اعلام کرده بود که به مدت طولانی تولید کارخانه محصولات طویل خود در مادرید را به مدت نامحدودی متوقف خواهد کرد.
از اوایل سال گذشته نیز تولید فولاد خام خود در کارخانه Liege بلژیک را برای همیشه تعطیل کرده است. تقاضای فولاد عمدتا به دلیل پروژههای ساختمانی و زیربنایی اندک در منطقه و افت فروش اتومبیل کاهش پیدا کرده است. بازار اتومبیل در اروپا نیز وضع آشفتهای دارد. فروش کارخانههای خودروسازی فیات، PSA، پژو، سیتروئن و رنو برای چهارمین سال متوالی در اروپا کاهش یافته، چون اعتماد مشتریان نسبت به بازار سلب شده و نرخ بیکاری در سطح بیسابقهای بالا باقیمانده است. ثبتنام سال گذشته برای خودرو با 4/1 درصد سقوط به 6/13 میلیون دستگاه رسید و در ماه دسامبر این افت به 8/5 درصد افزایش پیدا کرد.
صنعت فولاد در استرالیا تحت فشار قیمتهای سنگین مواد اولیه و تقاضای ضعیف جهانی قرار گرفته که انتظار میرود در نهایت با حجم سنگین واردات ارزان مواجه شود. مشکل استرالیا رشد آهسته تقاضا و تمایل بیثبات برای فولاد در بازار داخلی است که اجازه نمیدهد کارخانههای فولادسازی این کشور نسبت به محصولات فولادی وارداتی از کشورهایی؛ مانند چین مزیت و برتری داشته باشند، چون قیمتهای وارداتی تقریبا 10ـ5 درصد ارزانتر است.
خبرهای ناخوشایند زیادی از کره به گوش میرسد. شرکت صنایع سنگین هیوندایی، شرکت کشتیسازی و مهندسی دریایی دوو و شرکت صنایع سنگین سامسونگ یعنی بزرگترین مصرفکنندگان ورق های سنگین فولادی (Plates) تولید شده توسط پوسکو را امسال 12 درصد کمتر خواهند خرید. مطمئنا قیمتگذاری پوسکو تحت تاثیر این رکود قرار خواهد گرفت. افت سفارشات کشتیسازی موجب شدیدترین افت تقاضای فولاد در این منطقه شده است. در حال حاضر عرضه مازاد ایجاد شده، چون ظرفیتهایی که قبلا ساخته شده و بحدی بالا است که میتواند پاسخگوی 125 درصد تقاضای کنونی باشد.
ژاپن نیز در بازار با افت شدید تقاضا برای خودرو مواجه است. تقاضا برای سواری، کامیون و اتوبوس در بازار امسال ممکن است فقط با یک درصد افزایش به 5 میلیون دستگاه از 2/4 میلیون دستگاه در سال گذشته برسد که قبلا پیشبینی شده بود، در سال 2012 حدودا 900 هزار دستگاه خودرو اضافه خواهد شد. پس از زلزله و سونامی مرگبار در سال گذشته فروش خودرو در ژاپن تقریبا 15 درصد سقوط کرده است. این کشور در نظر دارد، امسال سه خط قطار جدید با سرعت بالا را راهاندازی کرده و با حداکثر توان به بازسازی مناطق تخریب شده و اجرای پروژههای متوقف ادامه دهد.
در حال حاضر، فقط چند کشور از جمله هند، آمریکا و برزیل و بعضی از کشورهای خاورمیانه هنوز چشم به بهبود تقاضای خوب فولاد و محصولات آن دوختهاند.
پس از یک مکث موقت پروژههای انرژی، ساخت پل و زیربنایی مانند سد، کشتیسازی و فعالیتهای دریایی در آمریکا شکل میگیرد. چه آن را یک حرکت قبل از انتخابات در هر کدام از این بخشها یا یک تقاضای واقعی ارزیابی کنیم آثار مثبت این پروژهها چشمانداز مصرف ورق ضخیم (پلیت) را برای مصرف در ساحل غربی بهبود میبخشد. قیمتها افزایش پیدا کرده و در حال حاضر تقاضای داخلی مطلوب است و از میزان صادرات کم کرده است.
تولید فولاد خام در ایالات ایندیانا، شیکاگو در ماه گذشته به 501 هزار تن رسید، در حالیکه تولید در ناحیه جنوبی که بزرگ ترین منطقه فولادسازی کشور است، به طور تخمینی 645 هزار تن ارزیابی شده است. تولید کارخانههای فولادسازی داخلی در مقایسه با دوره مشابه آن در سال 2011 که 2 میلیون تن بود، حدودا 3/5 درصد افزایش داشته است. آخرین شاخص رشد تقاضا تاکنون در سال 2012 (با در نظر گرفتن کل تولید فولاد) به رقم 8/3 میلیون تن در مقایسه با 6/3 میلیون در مدت مشابه آن در سال گذشته رسیده است. پس از تقاضای خوب در بازار داخلی، قیمتهای صادراتی آهن قراضه تاکنون توسط صادرکنندگان کاهش پیدا نکرده است.
احتمالا میزان صادرات چین به چند کشور به دلیل افزایش تقاضای داخلی آن کاهش پیدا کند. چین یک صادرکننده صرف است و در حال حاضر باید به دلیل رکود در بازارهای صادراتی با فولاد مازادی مقابله کند که احتمالا در بازار داخلی انبار شود. گزینه دوم برای چین کاهش بخشی از تولیدات آن مثلا در اروپاست.
چشمانداز برای سال 2012 همچنان مبهم است. با وجود شروع خوب در سال 2011 اقتصاد جهانی در نیمه دوم امسال وارد یک مرحله تیره و تار شده است. فعالیت صنعتی در سطح جهانی ضعیف شده و اطمینان در بازار به دلیل آشفتگیهای مالی در حوزه یورو، تقاضای ضعیف در آمریکا و وقایع در ژاپن و خاورمیانه از بین رفته است.
بازارهای نوپا نیز تحت تاثیر رکود کنونی اقتصادی قرار گرفتهاند، بخصوص زمانیکه درآمد آنها وابسته به صادرات به بازارهای کشورهای صنعتی باشد. تورم نیز به مساله عمدهای در بازارهای نوپا تبدیل شده است و دولتها نرخ بهره را افزایش میدهند.
طبق گزارش گلوبال اینسایت انتظار می رود که که GDP واقعی در جهان در سال 2012 تا 3 درصد در مقایسه با 2/4 درصد در سال 2010 رشد داشته است.
سالی که گذشت
در سالهای 2010 و 2011 صنعت فولاد جهانی رشد پیوستهای را داشته است. پشتوانه این رشد افزایش تقاضا از طرف بخشهای کلیدی مصرفکننده عمده فولاد، مانند زیربنایی، ساختمانی و خودروسازی بخصوص در بازارهای نوظهور بوده است.
سال 2011 با چشمانداز مثبتی آغاز شد، چون ترس از رکود دو رقمی کاهش پیدا کرده بود، اما در نیمه دوم سال 2011، اقتصاد جهانی وارد یک دوران متلاطم و بحرانی شد.
طبق گزارش صندوق بینالمللی پول (MF) فعالیت صنعتی در جهان ضعیفتر شده و اطمینان به دلیل تلاطم و آشفتگی مالی در حوزه یورو، تقاضای ضعیف در آمریکا و وقایع در ژاپن و خاورمیانه کاهش پیدا کرده است. تمرکز روی بازارهای نوپا بخصوص بازارهایی که میتوانند آثار تولید ضعیفتر تقاضای خارجی را تحمل کنند، قرار دارد. در سال 2011 رشد در بازارهای نوظهور تقریبا به 5/6 درصد و در کشورهای صنعتی به 5/2 درصد رسیده است.
با وجود بهکارگیری بستههای محرکهای اقتصادی مصرف فولاد در بازارهای صنعتی مانند اروپا و آمریکا به دوران قبل از رکود افزایش پیدا نکرده و بیشترین بهبود در مصرف فولاد خام مربوط به بازارهای نوظهور است. رشد در سال 2011 را میتوان به دو بخش تقسیم کرد. در نیمه اول سال 2011 مصرف جهانی فولاد رشد نسبتا سریعتری داشته که پشتوانه آن فعالیت ساخت و ساز زیربنایی و تولیدی بوده است. در نیمه دوم سال 2011 مصرف فولاد بهطور تخمینی کمتر از نیمه اول سال بهدلیل رشد معتدل اقتصادی در چین، آمریکا و اروپا بوده است.
مقایسه مصرف ظاهری فولاد در کشورهای صنعتی و نوظهور
بازارهای نوظهور از رشد مصرف فولاد برخوردار بودهاند، بهطوری که مصرف در هند، چین و برزیل رشد قابلملاحظهای داشته و در سال 2011 مصرف فولاد چین احتمالا نسبت به مدت مشابه آن در سال قبل 7/4 درصد رشد داشته و از سال 2009 نرخ رشد سالانه مرکب آن 9/4 درصد بوده است. هند و برزیل نیز از افزایش مصرف قابلتوجه فولاد از سال 2009 برخوردار بودهاند. مصرف فولاد هند و برزیل بین سالهای 2009 و 2011 به ترتیب از نرخ رشد سالانه مرکب 9/10 درصد و 4/23 درصد به دست آمده است.
بین تحلیلگران بازار فولاد در جهان در خصوص میزان رشد تقاضای چین اختلافنظر وجود دارد.
برخی پیشبینی میکنند که نرخ رشد آهستهتری وجود خواهد داشت، چون دولت چین سعی دارد که از میزان رشد اقتصادی خود کم کند. برخی نیز فکر میکنند که دولت چین در میانمدت رشد GDP 8 درصدی خود را برقرار خواهد کرد و این بدین معنی است که سرمایهگذاری در پروژههای زیربنایی و هزینههای بخش خصوصی ادامه خواهد داشت.
بهبود تولید جهانی فولاد ناشی از رشد هند و چین
در سال 2011 تولید فولاد جهانی بهطور تخمینی در مقایسه با سال قبل آن 7 درصد رشد داشته که عوامل آن افزایش تولید در هند و چین بوده و به 5/1 میلیارد تن رسید، اما انتظار میرود که رشد کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) راکد بوده و در بهترین شرایط نسبتا پایین باشد. تولید جهانی فولاد احتمالا در سال 2012 تا 7 درصد دیگر رشد داشته باشد.
در اوایل 2011 این نگرانی عمده وجود داشت که رشد سریع تولید فولاد چین به دلیل تاثیر تقاضا روی مواد اولیه بر بازارهای جهانی فولاد فشار خواهد آورد. قیمتهای فولاد در نیمه اول سال 2011 به دلیل افزایش قیمتهای مواد اولیه سیر صعودی به خود گرفت. افزایش هزینه تولید به این دلیل است که قیمتهای مواد اولیه سریعتر از قیمتهای فولاد رشد میکند، بنابراین سود حاشیهای فولادسازان را تحت فشار قرار داده است.
تولید فولاد خام چین در نیمه اول سال 2011 حدود 10 درصد افزایش یافته و به 353 میلیون تن رسید و انتظار میرفت که این افزایش با گامهای نسبتا پایینی در نیمه دوم سال در واکنش به رشد آهسته تر مصرف در کشور ادامه داشته باشد. رشد تولید فولاد چین باعث شده که این کشور از یک واردکننده صرف فولاد به یک صادرکننده صرف فولاد تبدیل شود.
دولتهای استانهای مختلف در چین سرمایهگذاری در بخش فولاد را راهکاری برای افزایش رشد GDP، اشتغال و درآمدهای مالیاتی میدانند. ظرفیت مازاد در بازار داخلی و خارجی مصرف شده است. بخش فولاد هند در دهه گذشته بخصوص در پنج سال اخیر تقاضای بالایی را به ثبت رسانده است.
تولید فولاد خام هند در نیمه اول سال 2011 حدودا با 4 درصد افزایش نسبت به سال 2010 به 35 میلیون تن رسید. بهطور کل رشد تولید در سال 2011 نسبت به سال قبل آن احتمالا به میزان مطلوب 7 درصد رسیده باشد. آمار نشان میدهد که این کشور حدود 72 میلیون تن فولاد خام در سال 2011 تولید کرده است. انتظار میرود که برای پاسخگویی به رشد تقاضا ظرفیتهای جدیدی به تولید توسط فولادسازان مختلفی اضافه شود.
سایر اقتصادهای نوظهور مانند کرهجنوبی و تایوان در حال نصب ظرفیتهای جدیدتر فولادسازی هستند تا پاسخگوی مصرف داخلی در کشورهای خود باشند. این بازارها در شرایطی هستند که میتوانند به دلیل اقتصاد آنها که کمتر به تقاضای داخلی وابسته هستند در مقابل سناریوی اقتصادی کنونی از خود مقاومت نشان دهند.
افزایش یکنواخت تقاضای فولاد در سال 2011 بخصوص در بازارهای نوظهور نشان میدهد که میزان بهرهبرداری از ظرفیتها حدودا بهطور متوسط به 80 درصد برسد. فولادسازان پیشبینی میکنند که میزان بهرهبرداری از ظرفیتها در سطح جهان به سطح اوج آن در سال 2007 و اوایل 2008 کاهش پیدا کند.
تغییر روند
طبق آخرین گزارش توسط Earnst & Young وضعیت تقاضای فولاد در بازارهای نوظهور از محصولات طویل مربوط به ساختمانی و زیربنایی به محصولات تخت مورد استفاده از بخشهای خودروسازی و لوازم خانگی تغییر خواهد کرد. کشورهای چین و هند هر دو برای پاسخگویی به تقاضای فزاینده طبقه متوسط به کالاهای مصرفی به تولید ورقهای فولادی خود را افزایش دادهاند. در حال حاضر، وضعیت مصرف برای هر دو کشور 50 درصد محصولات تخت و 50 درصد محصولات طویل است. به هر صورت مارجین پایینتر برای تولید محصولات تخت در چین به همراه افزایش مقررات ظرفیت فولاد گام را برای رشد تولید محصولات تخت آهستهتر کرده است. در هند تقریبا تمام 10 میلیون تن ظرفیت اضافه شده در سال مالی 2011 مربوط به تولید محصولات تخت است. واردات هند در سال 2010 حدود 5/5 میلیون تن ورق فولادی بوده، در حالیکه بعضی از این واردات محصولات خاص هستند که در حال حاضر جایگزین تولید داخلی شدهاند. در حقیقت بازارهای نوظهور منبع افزایش تقاضای فولاد محسوب میشوند، اما همه فولادسازان نیز در وضعیتی نیستند که بتوانند از آنها بهرهمند شوند. علاوه بر این، سهامداران آنها شاید تمایل نداشته باشند که ریسک سرمایهگذاری در این بازارها را بپذیرند.
فولادسازانی که استراتژی خرید معادن دارند تا کارخانههای خود را تغذیه کنند، بسیار رقابتیتر هستند. کارخانههایی که به شرکتهای معدنی وابستهاند تا آنها را تغذیه کنند، هماکنون به فکر این هستند که معادنی را خرید و یا سهامی از این معادن را خریداری کنند تا بتوانند در آینده با قیمتهای رقابتیتر مواد اولیه خود را تضمین کنند.
به هر صورت رقابت شدیدی برای دستیابی به مواد معدنی و معادن وجود دارد، به عنوان مثال، تخمین زده میشود که 30 میلیارد دلار در سال 2011 معاملات زغالسنگ انجام شده باشد که بسیار بالاتر از 9/17 میلیارد دلار در سال 2010 است. این فعالیت عمدتا به دلیل این بود که شرکتهای بزرگ زغالسنگ به دنبال افزایش ظرفیتهای خود هستند تا پاسخگوی تقاضای فزاینده هند و چین باشند. بعضی از شرکتهای بزرگ برق و شرکتهای فولادسازی با حمایت دولتها با شرکتهای معدنی ادغام میشوند تا نوسانات قیمتهای مواد اولیه را کنترل کرده و تامین بلندمدت مواد اولیه خود را تضمین کنند.
حرکت به سمت جلو
تحلیلگران معتقدند که چشمانداز برای فولادسازان هندی در سال 2012 پایدار باقی خواهد ماند (با وجود ریسک رکود در رشد تقاضای فولاد داخلی)، تقاضا برای فولاد از طرف خودروسازان، لوازم خانگی، ساختمانی و زیربنایی در طول سال 2012 رشد خواهد داشت. میزان این رشد در حد پایین 7ـ6 درصد خواهد بود. تقاضای فولاد رابطه مستقیمی با رشد GDP دارد که علامتی از رکود در آن مشاهده میشود.
کارشناسان از میزان پیشبینی رشد واقعی GDP خود برای هند تا پایان سال مالی مارس 2012 (FY12) و (FY13) به ترتیب به 7 و 5/7 درصد کم کردهاند که قبلا آن را 5/7 درصد و 8 درصد تخمین زده بودند که دلیل آن نرخ بهره بالاتر داخلی و اقتصاد ضعیفتر جهانی بوده است.
قابلیت سودآوری اکثر فولادسازان هندی در نیمه اول سال مالی 2012 به دلیل افزایش قیمتهای مواد اولیه ناشی از قطع عرضه کک تحت فشار قرار دارد. با وجود اینکه شاید از میزان فشار هزینههای مواد اولیه در ماههای آتی کم شود، اما احتمالا کاهش تقاضا برای فولاد قیمتهای فولاد را تحت فشار قرار داده و از مارجین آن کم کنند.
سناریوی افزایش نرخ بهره در کشور میتواند هزینه کلی تامین منابع مالی پروژههای جدید را افزایش دهد، اگرچه شاید سیکل نرخ بهره به اوج خود رسیده باشد، هزینههای تامین منابع مالی و شرایط سرمایه در گردش به دلیل افزایش هزینههای بهره در سطح بالا باقی بماند. کاهش نرخ بهره تدریجی خواهد بود و فولادسازان مجبور خواهند شد که محتاطانه برای کنترل هزینههای بهره ترکیبی از منابع داخلی و بینالمللی استفاده کنند.
به هر صورت کارشناسان معتقدند که با وجود افزایش هزینههای شرکتهای فولادسازی ظرفیتهای خود را افزایش خواهند داد. در میانمدت تا بلندمدت صنعت فولاد داخلی از افزایش ظرفیت رنج خواهند برد. حدود 30 میلیون تن احتمالا در سال 2013ـ2012 به دلیل تکمیل چندین پروژه توسعه (فولادسازان قدیمی) به ظرفیت تولید فولاد کشور افزوده شود. در صورتیکه برخلاف پیشبینی تقاضای فولاد داخلی در میانمدت تا بلندمدت افزایش پیدا نکند، فولادسازان مجبور خواهند شد که به صادرات روی آورند تا نرخ بهرهبرداری خود را در سطوح سودآوری برقرار کنند. با توجه به رکود کنونی در دنیای صنعتی این موضوع چالشانگیز شده است.
پیشبینی میشود که در سال 2012 صنعت فولاد جهانی رشد پیدا کند که البته این رشد آهسته خواهد بود. علاوه بر این، تخمین زده میشود تا سال 2015 نرخ رشد سالانه مرکب (CAGR) 6/2 درصد باشد، اما انتظار میرود که این رشد در سال 2012 حدود 7/6 درصد باشد. تقاضای فولاد با توجه به چشمانداز مناطق و کشورهای مختلف تغییر خواهد کرد. تقاضای فولاد در مناطق مختلف مانند آمریکایشمالی و اروپا باید پایینتر باشد، اما شاید رشد اقتصادی قویتر در چین هند، برزیل، روسیه و کرهجنوبی نشاندهنده قویتر شدن تقاضا برای فولاد در این مناطق باشد.
منبع: متال بولتن