مس در تنگنا
مصرف مس در کشور چین طی چند ماه گذشته افزایش یافته است. ذخایر و صادرات مس تصیه شده روند کاهشی داشته و پرمیوم قیمتی افزایش یافته است. علاوه بر این، تولید مس تصفیه شده و محصولات نیمه ساخته با افزایش همراه بوده است. در ماه آگوست، واردات مس کار نشده و محصولات مسی به بالاترین سطح خود از ماه ژانویه رسید که معادل 34/0 میلیون تن بود که این خود دلالت بر افزایش حجم واردات مس تصفیه شده طی سه ماه پی در پی دارد. با توجه به رشد کند اقتصاد جهانی، افزایش تقاضای آشکار چین برای مس، در بهترین زمان ممکن رخ داده است. اختلال طولانی مدت در عرضه معدنی و انتظار ادامه روند افزایش واردات مس چین نسبت به ماه های قبل و همچنین کاهش ذخایر انبارها می تواند موجب تقویت و افزایش قیمت ها در ماه های بعد باشند.
با این حال، عوامل بنیادی بازار برای مس در حال تضعیف هستند و کارشناسان پتانسیل لازم را برای رسیدن قیمت های سه ماهه سال 2012 به رکورد قیمتی فوریه سال 2011 که معادل 10160 دلار برای هر تن بود نمی بینند. در مجموع می توان چنین پیش بینی کرد که طی سال 2012، با کاهش تقاضا که پیامد بحران اقتصادی فعلی است و همین طور افزایش عرضه معدنی مس به دلیل کاهش اختلالات موجود، ریسک کاهش قیمت ها بر بازار حکم فرما باشد.
عرضه معدنی مس به عنوان یک پارامتر مهم، مبنای کلیدی قدرت نسبی قیمت مس در سال 2011 بوده است. اختلالات مکرر معدنی، منجر به کاهش 18 درصدی تولید مس شیلی در ماه ژوئیه شد. این مقدار به معنای کاهش 81 هزار تنی تولید معدنی شیلی است. تولید معدنی شیلی در طول هفت ماه اول 2011 با 4 درصد کاهش به 95/2 میلیون تن رسید که نسبت به مدت مشابه سال قبل 130 هزار تن کمتر است. به علاوه گروه بین المللی مطالعات مس ((ICSG پیش بینی می کند که به دلیل اختلالاتی دیگر همچون اعتصاب در معدن روباز طلا- مس گراسبرگ در اندونزی و اعتصابی که به احتمال خیلی زیاد در معدن سرو ورده (Cerro Verde) در پرو به وقوع خواهد پیوست، رشد 6/1 درصدی مس در پنج ماه اول سال 2011 به احتمال زیاد در ماه های باقی مانده سال تکرار نخواهد شد. هر دوی این معادن متعلق به شرکت فریپورت مک مورن است که یکی از شرکت های بزرگ تولید کننده مس در جهان می باشد.محدودیت ایجاد شده در سمت عرضه مس با ثبات نسبی تقاضا در ایالات متحده و برخی کشورهای آسیایی (به جز چین) در طول نیمه اول سال 2011 همراه بوده است. مصرف مس ایالات متحده طی پنج ماه اول سال 2011 با رشد بیش از 2 درصد در سال به 8/0 میلیون تن در سال و رشد برخی کشورهای آسیایی با رشد 6 درصدی به 9/1 میلیون تن در سال رسید.
یکی از عوامل اصلی که در مقابل افزایش قیمت ها ایستاد، سرخوردگی حاصل از عدم افزایش مصرف ظاهری مس چین طی نیمه اول سال 2011 بود. کاهش 27 درصدی واردات مس طی هشت ماه اول سال 2011 را نیز باید به این مساله اضافه کرد که کل واردات این کشور را در دوره مذکور، به 49/1 میلیون تن کاهش داد.
مصرف ظاهری مس (مجموع مس تصفیه شده تولیدی و وارداتی منهای صادرات، و تراز تغییرات ذخیره قابل مشاهده انبارها) در این سال از مصرف سالیانه 70/7 میلیون تن در ماه ژانویه با 5/2 درصد کاهش به رقم مصرف سالیانه 51/7 در ماه آگوست رسیده است. هر چند که این رقم در ماه می برابر با 34/7 میلیون تن بوده است و پس از آن و طی سه ماه پیاپی، میزان مصرف در این کشور افزایش یافته است. اما کاهش مصرف چین به خصوص در ماه های ابتدایی سال 2011، باعث شده است که تقاضای جهانی برای مس کاهش یافته و بازار مس، برخی از ماه های گذشته را با مازاد عرضه سپری کند.
شواهدی مبنی بر افزایش 15 درصدی در ذخایر قابل مشاهده وجود دارد که تا ابتدای سال ماه سپتامبر به رقم 66/0 میلیون تن رسیده است. طبق نظر کارشناسان علی رغم نرخ نزولی کاهش ذخایر چین و کاهش ذخایر مس خارج از بازار، بازار جهانی مس به تعادل می رسد. آن ها معتقدند که در ابتدای امسال افزایشی در موجودی انبار بورس ها وجود داشت که در ماه های اخیر از انبارها خارج شد. این نشان می دهد که بدون وجود ذخایر عظیم موجودی مس در چین و ذخایری که در اختیار مصرف کنندکان است، واردات مس تصفیه شده بسیار بیشتر و تامین مس در بازار سخت تر می شود.
تغییرات سالیانه و ماهیانه واردات مس کار نشده، محصولات مسی و قراضه مس توسط چین - ژانویه 2008 تا آگوست
2011تغییرات ماهانه (هزار تن-چپ) و سالانه (میلیون تن- راست) تقاضای ضمنی مس چین- 8 ژانویه تا 11 آگوست 2011
بازیگر اصلی کیست؟
مطابق پیش بینی های ارائه شده از ابتدای سال 2011، بازار مس در این سال با کسری زیاد و تاثیرات شدید در قیمت ها باقی خواهد ماند. هر چند قیمت ها از ماه آوریل با افزایش از سطح 8550 به 9850 دلار برای هر تن رسیده است اما افت قمیت ها در ماه های بعد باعث شده قیمت ها همچنان اختلاف زیادی با سطح مناسب قیمتی قرار داشته باشند. علت وجود این نوسانات در سال جاری پدیده عدم اطمینان است. این تردید عمیق به طور واضح خود را در موارد زیر نمایان می سازد:
- طبقه بندی بین ریسک کردن و خطر کردن به عنوان یک اصل تجاری در مباحث کلان اقتصادی بین اتحادیه اروپا و ایالات متحده.
- ادامه کاهش عرضه مواد معدنی. این اخلال به صورت افزایش قیمت ها خود را نشان می دهد.
- اعمال سیاست های انقباضی پولی توسط چین و نتایج رویکرد خودکفایی و همچنین کاهش ذخایر توسط مصرف کنندگان. نتیجه این رخدادها به شکل کاهش قیمت مس بروز می کند.
- حساس شدن خریدهای انجام شده توسط چینی ها به قیمت. این وضعیت موجب می شود تا مصرف کنندگان در زمان افت قیمت ها، خرید بیشتری انجام دهند که همین مساله، تاثیر مثبتی بر قیمت ها دارد.
- پیش بینی بهبود واردات مس تصفیه شده توسط چین. نتیجه این امر کاهش ذخایر داخلی و ملایم شدن سیاست های سختگیرانه پولی این کشور می شود. بنابراین انتظار افزایش قیمت ها دور از دسترس نیست.
این پویایی قیمت در پنج ماه گذشته موجب پیدایش حاشیه امنیت برای قیمت مس شده است. اما شرایط بازار به سرعت در حال تغییر است و وضعیت بدتر شده است. وجود یکی از بحرانی ترین شرایط برای بازار مس، بلافاصله موجب خطور یک سوال به ذهن می شود. در کوتاه مدت میزان افزایش واردات چین تا چه حد باشد تا نقص وارد شده از طرف تقاضای مس اقتصادهای غربی را مرتفع کند؟ سوال دیگری که پیرو سوال قبل مطرح است این است که در صورت ادامه وضعیت کنونی اقتصادهای ایالات متحده و اروپا به عنوان بزرگترین بازار صادراتی چین، آینده بازار مس را چگونه می توان متصور شد؟ و سرانجام، با توجه به روند کاهشی قیمت ها، آیا ممکن است که چین خریدهایش را به تعویق بیندازد؟
این سوالات به هم مرتبط هستند. اگر سطح تقاضای مس چین نسبت به سطح تقاضای ماه آگوست- که با کاهش یک درصدی در تقاضای ظاهری نسبت به سال قبل همراه بود و در نتیجه نرخ کاهش ذخایر کمتر شد- بهبود یابد، در آن صورت مصرف کنندگان چینی مس که در ماه های باقی مانده از سال با محدودیت بیشتر ذخایر روبرو هستند، حاضرند قیمت های بالاتری را برای بدست آوردن مس مورد نیاز بپردازند؟
با این وجود برای تحلیل دقیق تر می بایست موارد زیر را لحاظ نمود:
- تقاضای مس چین متاثر از کاهش صادرات این کشور به کشورهای توسعه یافته است. استدلال این مورد بر این پایه است که اخیرا نرخ بهره برداری از خطوط تولید چین که بر روی بازار صادراتی این کشور متاثر است، کاهش یافته است.
- افزایش احتمال اجرای دور سوم اعطای تسهیلات در ایالات متحده که نتیجه آن فشارهای تورمی است که خود ممکن است بر اقتصاد چین و دیگر کشورهای نوظهور تاثیرگذار باشد.
- افزایش ارزش یوان (واحد پول چین) در برابر دلار که نتیجه آن افزایش قدرت خرید در چین است. بنابراین قیمت مس که بر اساس دلار تعیین می شود کاهش می یابد.
- حجم موجودی ذخایر مس چین نامعلوم است. حتی ذخایری نیز وجود دارد که تنها اداره دیوان ذخایر ملی چین (SRB) از آن آگاه است.
- اگر افزایش زیاد عرضه معادن مس که برای سال های 2012 تا 2013 پیش بینی می شود به طور همزمان با رکود اقتصادی غرب همراه شود، خطر کاهش بیشتر قیمت وجود دارد.
با توجه به همه این مباحث، واضح است که تعیین کنندگان و هدایت کنندگان اصلی این جریان، مصرف کنندگان داخلی چین هستند. مقدار ذخایر مس در بورس شانگهای (SHFE) کمی بیشتر از 1/0 میلیون تن و طبق گزارش انبار گمرک چین میزان ذخایر انبار شده در گمرک، تقریبا 4/0 میلیون تن است. مصرف کنندگان چینی توانایی هدایت بحران کنونی اقتصاد را دارند. ذخایر نگهداری شده در بورس شانگهای کمی بیشتر شده است که ناشی از اعمال برخی محدودیت هاست که از شدت کاهش انبارها کاسته است.
کارشناسان از اطلاعات دیوان ذخایر ملی چین به عنوان "مجهول بزرگ" یاد می کنند و معتقدند که با ادامه روند موجود ممکن است برخی از ذخایر مس در دسترس این ارگان، برای مصرف کنندگان داخلی واگذار شود. پیش بینی ها حکایت از نگهداری یک میلیون تن مس توسط SRB دارد و از طرفی ذخایر موجود در بورس شانگهای و انبارهای دیگر چین حدود 5/0 میلیون تن است. در نتیجه امکان اینکه سطح رشد واردات مس تصفیه شده از سطح ماه آگوست بیشتر نباشد زیاد است. پس بهترین راهکار برای چین این است که افزایش واردات را به تعویق بیندازد. هر چند احتمال احتمال دارد که چینی ها این کار را نکنند.
شروع بازی از سوی چین
اتخاذ هر تصمیمی از سوی ایالات متحده و اتحادیه اروپا بسیار خطرناک است. کارشناسان احتمال می دهند که وقوع هر رکود دیگری می تواند عواقب بدتری نسبت به رکود قبلی داشته باشد. زیرا بیشتر کشورها اعم از توسعه یافته و در حال توسعه، نسبت به سال قبل موقعیت اقتصادی ضعیف تری دارند.
دو عامل وجود دارد که موجب می شود چین در آینده همچنان واردکننده اصلی و بزرگ مس نیز باقی بماند و بتواند به ذخیره سازی مجدد مس در سطحی معادل آنچه که در سال 2009 و 2010 انجام داد، بپردازد؛ اول، وجود شرایط عدم قطعیت و اطمینان در طول دوره بلند مدت رکود اقتصادی ایالات متحده و اتحادیه اروپا و دوم، کاهش تدریجی ارزش یوان. در این حالت اتخاذ سیاست صبر و تاخیر می تواند یک مزیت برای چین باشد که هر چه این زمان طولانی تر شود وضعیت و آینده بازار روشن تر است و گذر زمان موجب کاهش ارزش یوان خواهد شد. در هر صورت در مورد تعیین میزان کلی واردات مس و قیمت گذاری، نقشی که چین به صورت مستقل و جدا از غرب ایفا می کند در سطح تعریف شده ای است. اندازه گیری سهم نسبی صادرات و مصرف داخلی از GDP چین به طور فزاینده ای در حال پیچیده شدن است. این امر تخمین تاثیر رکود نشات گرفته از اقتصاد غرب بر رشد چین را مشکل می کند.
دلیل عمده موفقیت رشد چین، ماشین صادراتی آن است که مصرف داخلی چین نقش کوچکی در این زمینه ایفا می کند. تا کنون چین توانسته است اقتصاد خود را از رکودهای گذشته با جدا نگه داشتن خود از مشکلات اقتصادی غرب، حفظ کند. در بیش از یک دهه گذشته، سهم صادرات چین از GDP بیش از 40 درصد بوده است. هر چند که مطالعات انجام شده اخیر پیش بینی می کنند که این سهم، پتانسیل کاهش تا حد 10 درصد را هم دارد. اگر این پیش بینی صحیح باشد، نه تنها نشان دهنده تاثیر گرفتن آینده اقتصاد چین از اقتصاد جهانی است، بلکه ثابت می کند که حجم 40 درصدی صادرات حاصل از تجارت با آسیای میانه و شرق آسیا در سال های اخیر بیش از حد واقعی است. کارشناسان پیش بینی می کنند که اگر قیمت های مس افزایش یابد اقتصاد چین دوباره قدرتمند خواهد شد و مقیاس حجم فیزیکی خریدهای این کشور کاهش خواهد یافت.
خالص تجارت و تولید ناخالص داخلی چین - 1995 تا 2011
در حال حاضر به نظر می رسد که چین علاقه مند به خرید مس با قیمت های کمتر از 8800 دلار بر تن است. اما اگر اوضاع اقتصادی آمریکا و اتحادیه اروپا بدتر شود، باید قیمت های خرید چه مقدار شود تا وضعیت چین بهتر شود؟ به عنوان مثال در رکودهای قبلی طی سال های 2008 تا 2009، تقاضای مس چین نقش کوچکی در تعیین قیمت مس داشت. در دوره زمانی ژوئن 2008 تا دسامبر همان سال که قیمت های مس با کاهش مواجه بود، واردات مس تصفیه شده چین افزایش یافت. در این سال قیمت پایه مس به 3000 دلار برای هر تن رسید. مصرف کنندگان چینی مس نشان دادند که با صبر کردن می توان موجبات کاهش قیمت مس را قبل از خرید نهایی فراهم کرد. اما واردات مس چین تنها توسط رشد واقعی تقاضا تحریک نمی شد. بلکه در بخشی از برنامه های کلان محرک پکن که در اوایل سال 2009 اعلام شد، مشاهده شد که واردات این کشور تحت تاثیر سرمایه گذاری های فرصت طلبانه (رانت جویانه) و افزایش ذخایر استراتژیک در بلندمدت نیز بود.
واردات مس تصفیه شده و قراضه توسط چین (چپ- میلیون تن) و پایان دوره سه ماهانه قیمت مس (راست- دلار بر تن) ژانویه 2007 تا آگوست 2011
این حقیقت که رشد عرضه مواد معدنی همزمان با رکود اقتصادی غرب به وقوع بپیوندد، بحرانی برای چین محسوب نمی شود. به دلیل توسعه چندین معدن در سراسر جهان و همچنین آغاز به کار پروژه هایی که طبق برنامه ریزی تا دوازده ماه آینده به بهره برداری می رسند، عرضه مس به طور قابل ملاحظه ای افزایش خواهد یافت. کمپانی بی.اچ.پی بیلیتون در سه ماه دوم سال 2012 بزرگترین معدن مس جهان را در اسکوندیدا به منظور بهبود نرخ تولید ضعیف که ناشی از عیار پایین آن است، توسعه خواهد داد. بنابراین در آن سال می تواند 15/0 میلیون تن در سال، مس بیشتر به بازار عرضه کند. همچنین دو برنامه توسعه ای برای معادن بزرگ مس شیلی یعنی لوس برونزس و اسپرانزا طرح ریزی شده است. از طرفی کارشناسان هشت پروژه بزرگ دیگر را شناسایی کرده اند که آغاز به کار این پروژه ها از سه ماه اول 2012 تا سه ماه سوم همین سال است.
بنابراین با فرض عدم وجود تاخیر زمانی در شروع به کار پروژه ها، کارشناسان پیش بینی می کنند که ده معدن بزرگ دنیا، در مجموع اضافه ظرفیت تولید 9/0 میلیون تن مس را در سال به صورت آنلاین دارند. این بدان معنی است که عرضه معدنی حدود 5 درصد رشد خواهد کرد. با در نظر گرفتن احتمال کاهش توان تولیدی و روزهای تعطیلی در معادن، می توان پیش بینی کرد که ظرفیت تولید اضافه شده 8/0 میلیون تن در سال باشد. این بدان معنی است که در سال 2012، به عرضه معدنی مس نزدیک به 7/1 میلیون تن در سال اضافه خواهد شد که حدود 10 درصد بیشتر از عرضه فعلی است. در صورت وجود اختلالات عرضه، پیش بینی می شود که رشد واقعی عرضه مواد معدنی در سال 2012 معادل 6 درصد و در سال 2013 به 5 درصد برسد.
همه این موارد در صورتی برقرار است که حجم عرضه مس به صورت مطلق در نظر گرفته شود. چرا که اگر فرض شود ایالات متحده و اتحادیه اروپا وارد رکود دوم شوند قیمت های بازاری پایین تر مس موجب کاهش سریع حجم قراضه در دتسرس خواهد شد. در نتیجه چین برای بهبود وضعیت، فشار تقاضا بر روی تولید معدنی مس را بیشتر خواهد کرد.
پیش بینی عرضه مس در جهان از سال 2011 تا 2020 به صورت شرایط تفکیک شده ظرفیت های واقعی (وجود تعطیلات و کاهش توان تولیدی)، ظرفیت های جدید قطعی، ظرفیت های احتمالی و دیگر شرایط (عدم قطعیت)- میلیون تن
توازن عدم قطعیت
همان طور که اشاره شد، بسیاری از متغیرها، بازار مس را تحت تاثیر قرار خواهند داد. از جمله فلزات پایه دیگر که در کوتاه مدت و میان مدت بر بازار مس تاثیر گذار هستند. خریدهای چین حداقل در زمان رکود اقتصادی گذشته نشان داده است که واردات فلزات این کشور در زمان افت قیمت ها، افزایش یافته است. اما پیش بینی میزان تصحیح قیمت ها برای ماه های آینده سخت است. این مورد بستگی به زمان و نحوه اعمال سیاست دارد. رهبران سیاسی ایالات متحده و اتحادیه اروپا نشان داده اند که خودشان در تسریع روند رسیدن به شرایط بهتر تاثیر زیادی ندارند. بنابر همین استدلال، کارشناسان معتقد بودند که وضعیت رکود در اقتصاد غرب بدتر از رکودهای قبل خواهد شد. اما حالا با توجه به تاثیر رکود اقتصادی بر دارایی های چین، میزان این بد بینی کمتر شده است.
مورد بعدی، دور سوم اعطای تسهیلات مالی در ایالات متحده با وجود اینکه آغاز شده است که می بایست مورد ملاحظه قرار گیرد. بانک فدرال آمریکا با اعطای این تسهیلات تصمیم دارد که مشکلات ساختاری اقتصاد این کشور را به سمت بیرون بیرون از مرزهای این کشور هدایت کند. این سیاست ها با کاهش ارزش دلار فشارهای تورمی را تشدید می کند و این در حالی است که همچنان تورم قیمتی کالاها وجود دارد. این تضعیف دلار به نوبه خود موجب فشار به چین می شود. در این حالت چین مجبور است هم رشد اقتصادی خود را حفظ کند و هم از فشارهای تورمی جلوگیری کند. ممکن است مصرف کنندگان چینی پس از کاهش شدید ذخایر موجود مجبور باشند تا بدون توجه به قیمت های رایج مس به بازار بیایند. در حقیقت دور سوم سیاست های اعطای تسهیلات برای حفظ موقعیت موجود بجا بود اما جایگاه مصرف کنندگان چینی را تضعیف می نماید.
از طرفی این خطر وجود دارد که به تعویق افتادن و دیر شروع شدن اعمال سیاست های ایالات متحده و اتحادیه اروپا برای کاهش رکود، به کاهش بیشتر قیمت کالاها منجر شود. نگرانی اصلی، ناتوانی اروپا برای مقابله با مشکلات بدهی کشورهای بدهکار در این ناحیه است. حکم صادره از سوی دادگاه قانون اساسی آلمان در اوایل سپتامبر امسال با رد ادعای قانونی بودن مشارکت آلمان در بسته حمایت مالی اتحادیه اروپا، دولت آلمان را ملزم کرد تا قبل از هر گونه کمک مالی، رضایت پارلمان را جلب کند. این خود موجب کاهش در سرعت کمک رسانی یا حتی قطع کمک ها به هر یک از کشورهای اتحادیه اروپا می شود که طبق مذاکرات می بایست از کمک های مالی این اتحادیه بهره مند شوند و این خود خطر بزرگی برای صدور اوراق قرضه اتحادیه اروپا محسوب می شود.
به نظر می رسد که با نبود اوراق قرضه اتحادیه اروپا (که می توانند تا حد کمی از مشکل عدم پرداخت بدهی ها جلوگیری کنند)، ریسک موجود، همچنان بر منطقه اروپا حکم فرما باشد به طوری که نه تنها کل کشورهای اروپایی بلکه اقتصاد جهانی را در معرض خطر قرار دهد. در این وضعیت، مسوولین هیچ یک از کشورهای اروپایی و ایالات متحده نخواهند توانست به تنهایی از شدت بحران و افت قیمت کالاها بکاهند؛ که این مساله باعث خواهد شد که حتی از افزایش قیمت طلا (به عنوان تنهای فلزی که توانسته روند افزایشی خود را خفظ کند) جلوگیری شود.
قیمت های پایین فلزات شانس بزرگی برای چین است تا ذخایر استراتژیک و گردش انبارهای خود را تقویت کند. این حالت شبیه وضعیتی است که در نیمه دوم دوره 2008 تا 2010 رخ داد. چین بلافاصله عملی انجام نمی دهد بلکه ابتدا صبر و بردباری خواهد کرد تا قیمت فلزات به کمترین حد خود برسند سپس به طور جدی شروع به فعالیت می کند. اگر چه چنین رخدادی در رکودهای قبلی رخ داده بود اما باید توجه داشت که نمی توان این تجربه را به عنوان یک اصل پذیرفت. به عنوان مثال قیمت مس در دوره جولای 2008 تا دسامبر 2008 افت فاحشی داشت. اما چین رسیدن به قیمت 3000 دلار برای هر تن را متصور نیست. آن ها پیش بینی می کنند که در صورت بروز رکود دوم اقتصادی این قیمت ها حداکثر تا سطحی کمتر از 6000 دلار برای هر تن برسند