نگاهی به بازار فلزات در سال میلادی گذشته؛ سایه سنگین رکود و سیاست بر بازار فلزات جهان

معدن و توسعه: از سال 2011 به بعد در اقتصاد کلان جهان علاوه بر مجموعه عوامل موثری، چون درآمد ملی، مصرف و سرمایهگذاری عامل «بدهی ملی» نیز باید اضافه شود.
به گزارش متال بولتن، چه در آمریکا و چه در سایر کشورها مانند یونان، ایرلند، ایتالیا، پرتغال و اسپانیا میزان بدهیهای ملی ناشی از بحران مالی و اقتصادی بشدت در بحرانهای اقتصادی جهان موثربوده است.
این در حالی است که اقتصاد کلان همیشه بر تمام زنجیره عرضه فولاد و سایر فلزات در جهان سایه افکنده و میزان مشکلات سیستمهای مالی در جهان و ترس از ورشکستگی بانکها در سال 2011، شدت بیشتری یافت.
توطئههای سیاسی برای کاهش ریسک و در کنار آن آثار شدید و ملموس داخلی اتخاذ سیاستهای ریاضتی روی درآمدها و هزینههای اکثریت مردم تاثیر گذاشته و موجب بیاعتمادی تدریجی مصرفکنندگان به بازار شده است. مسلما این شرایط مانع رشد تقاضا برای کالاهایی شده که بازار فلزات آهنی و غیرآهنی بسیار به آن وابسته هستند. اقتصاد چین با چنان رشدی در حرکت است که غربیها نسبت به آن حسد میورزند، اما در مقابل کاهش میزان صادرات این کشور نگرانکننده است.
عکسالعملهای دولتی غربی در مقابل اعتصابات و ناآرامیهای اجتماعی ناشی از سیاستهای ریاضتی تا حدی مشخص شده است. در بعضی از کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا (Mena) معترضان جان خود را در راه تغییر رهبران کشورهای خود از دست دادهاند. در همین کشورها آثار این بحرانهای اقتصادی و سیاسی کاهش میزان تولید فولاد و فلزات بوده که میتوان به مصر و لیبی اشاره کرد، اما به نظر میرسد که بعضی از تولیدکنندگان در منطقه در واقع بسرعت از خود واکنش نشان دادهاند.
یادآوری زلزله و سونامی ژاپن نیز حائز اهمیت است که آثار داخلی و خارجی، مانند فلج شدن سیستم حمل قطعات و تجهیزات و خودرو به سایر مناطق را از خود بر جای گذاشته است. در این کشور نیز سرعت بهبود به دلایل مشکلاتی، چون تخریب نیروگاه هستهای فوکوشیما کند بوده و بخشی از کشور همچنان بازسازی نشده است.
مسائل استراتژیک
با توجه به چنین بحران اقتصادی در جهان هر گروه در زنجیره عرضه فولاد و فلزات در چارچوب برنامهها و اهداف بلندمدت خود از خود واکنش نشان میدهند. در رابطه با شرکتهای معدنی حقیقت این است که در معادن آسانترین روش استخراج را انتخاب میکنند که منتهی به تولید مواد معدنی با عیار پایین میشود.
این مجموعه عوامل موجب بهکارگیری روشهای غیربومی برای استخراج فلزات از سنگهای معدنی مرکب میشود. سرمایهگذاریهای سنگینی برای حمل و نقل مواد معدنی در مسیری بیش از صدها کیلومتر به بندر باید صورت پذیرد که دستیابی به منابع مالی آن سختتر است.
رشد تولید یا عرضه فلزات مثلا مس پایینتر از تقاضای بلندمدت آن است. فشار هزینههای بهرهبرداری و کمبود تجهیزات و نیروی انسانی، شرکتهای معدنی بزرگ را مجبور کرده که بیشترین سرمایهگذاری را در بخش اتوماسیون معادن انجام دهند. واحدها باید کنسانترههای گوناگونی را فرآوری و تصفیه کنند. این واحدها در مواقعی تحت فشار نوسانات قیمتهای انرژی قرار گرفته و برخی از این کارخانهها از روی اجبار تعطیل شدند. توانایی نداشتن برای مواجهه با مقررات سخت زیستمحیطی برای کنترل و کاهش تولید گازهای گلخانهای عمدتا در چین بعضی از کارخانهها را به سمت تعطیلی کشانده است.
واحدهای ذوب در سطوح مختلف، منحنی هزینه تولید از روشها یا اقداماتی مانند روشهای استاندارد با بهرهبرداری یکنواخت و حداکثر سطح اتوماسیون استفاده میکنند که توان رقابتی آنها به کارآمدی هزینه بستگی داشته است. استراتژیهای کارخانهها همانند گذشته دستیابی به سهمی از انرژی و یا مواد اولیه ارزان متناسب وسعت جغرافیایی و ساختار بازارها برای محصولات آن خواهد بود و اهداف واحدهای تولیدی همچنان، مدیریت هزینه، ارتقای بهرهوری و کیفیت محصول، افزایش انعطافپذیری مهندسی در سطوح مختلف تولید و تولید انواع محصولات همسو با نیاز بازار است.
تعداد کارخانههایی که از نعمت گاز ارزان و امکان دستیابی فراوان به مواد اولیه برخوردار هستند اندک است. برخی از این کارخانهها افزایش میزان کنترل خود بر منابع مواد اولیه را در اولویت قرار دادهاند، چون قیمتهای مواد اولیه و نوسانات آن افزایش یافته و با اوجگیری رقابت در بازار، بخصوص از طرف چینیها استراتژی اکثر شرکتها برای مواد اولیه را فلج کرده است.
در بررسی انجام شده، شرکتها اکثرا نگران تامین مواد اولیه خود مانند سنگآهن هستند و معتقدند که تا پنج سال آینده تولید سنگآهن توسط واحدهای فولادسازی افزایش پیدا خواهد کرد.
جلب بیشتر رضایت مشتریان
کارخانههای فولادسازی اروپایی و بعضی از کارخانههای آسیایی بهدنبال جهانی شدن هستند مانند بائواستیل که همچنان خواهان توسعه بازارهای خود در سطح جهان از طریق ایجاد مراکز توزیع است.
شرکت آرسلورمیتال نیز در حال حاضر بیش از 500 مرکز توزیع در 30 کشور جهان دارد. بزرگترین شرکت «انبارداری و مرکز خدماتی مستقل» اروپا یعنی کلوکنر آلمان در حال توسعه بنیادین و خرید شبکه توزیع و خدماتی فلزات در سطح جهانی است.
شرکت بزرگ تجاری فولاد دیگر، یعنی استمکور در سال 2011، خریدهای استراتژیک انبارها و مراکز خدماتی خود را انجام داده است.
نبرد بین فولاد و آلومینیوم و پلیمرها در بازارهای صنایع خودروسازی، هوافضا و حتی ساختمانی همچنان ادامه دارد.
تولیدکنندگان همواره به بهبود وزنی، استحکام و دوم محصولات خود استمرار میبخشند.
یک نمونه این دستاورد ورق آلومینیومی «هیدرو +6/30» است که خاصیت شکلپذیری بالا بدون از دست دادن استحکام آن در شرایط بهرهبرداری را دارد. با این نوع ورق میتوان قطعات خودرو را به جای چندین قطعه که به یکدیگر متصل میشوند، بهصورت یک تکه برای همین منظور تولید کرد. تولید فولادهای با قابلیت چکشخواری و استحکام بالا (HSD) در آلمان برای تولید پلیت نازکتر و مقاوم با استفاده از فناوری جدید ریختهگری تسمه توسط اساماس زیماگ نیز دستاورد دیگری است.