بازار فلزات گرانبها و درخشش طلا
بهدلیل اینکه سرمایهگذاران، نگران ریسک سرمایهگذاری در دیگر بخشها هستند، قیمت طلا افزایش یافته و در دورانی که دریای اقتصادی جهانی متلاطم است، تجزیه و تحلیل روند بازار طلا متفاوت از سایر فلزات است.
سطح تولیدات معدنی، موجودی ذخایر و بازیافت وضعیت عرضه را نشان میدهد و روند مصرف نقش مهمی را در تعیین توازن بین عرضه و تقاضا و قیمتها بازی میکند که اقتصاد جهانی متاثر از آن است.
نصب اولین ماشین فروش طلا در اوایل نوامبر برای فروش شمش و سکه طلا بهخوبی نشاندهنده توسعه جغرافیایی همان ماشینهایی است که در حال حاضر در سایر کشورها استفاده میشود که این تحول بیانگر افزایش علاقه عامه مردم در چین و جهان به طلاست.
تبلیغات گسترده جواهرفروشان، واسطهها و سایر خریداران و توجه آنها به خرید ناخواسته طلا به جای نقدینگی در اروپا، حاکی از عصر متلاطم اقتصادی و جذابیت قیمت بالای طلاست. با وجود افت شدید، اما موقتی در ماه سپتامبر سال گذشته قیمت طلا چندین سال است که روندی صعودی داشته است.
قیمت طلا در اوایل ماه سپتامبر سال گذشته، از اوج خود یعنی 1895 دلار در هر اونس در پایان همان ماه به 1650ـ1600 دلار در هر اونس سقوط کرده و از آن زمان تاکنون روند نسبتا کاهشی داشته و قیمت متوسط در سه ماهه سوم سال گذشته، هر اونس به 12/1702 دلار رسید که تقریبا 40 درصد بالاتر از مدت مشابه در سال 2010 است که 75/1226 دلار بود.
سرمایهگذاران علاقمند به این فلز از عوامل اصلی افزایش قیمت آن هستند. خرید بیش از حد طلا موجب رشد سرمایهگذاری در این بخش شده و بهطور فزایندهای قیمت آن به این تنها متغیر عمده وابسته بوده است.
با توجه به اینکه سرمایهگذراران بسیار محتاطانه عمل کردهاند، تقاضا را برای طلا در اروپا افزایش داده و این روند به خوبی در سه ماهه سوم سال گذشته، نمایان شد که بهطور بیسابقهای تقاضا برای طلای اروپا و شمش کوچک نسبت به هند پیشی گرفت و در 8 سال گذشته یکی از فصول نادری بوده که این اتفاق رخ داده که تقاضا برای طلا در همین دوره به بیش از 35 تن رسیده و به رنسانس یا تجدید حیات سرمایهگذاری اروپا در بازار طلا قدرت و توان بیشتری بخشیده است. نفوذ اروپا در بازار طلا چشمگیر است، چون این قاره نقش مهمی را در افزایش تقاضا برای شمش کوچک طلا و سکه داشته و زمینهساز این توجه به طلا نگرانی و ترس از بحران بدهی حوزه یورو بوده که یادآور خاطرات تورم فوقالعاده در اوایل دهه 1900 در آلمان است.
تحلیلگر سوسایته جنرال میگوید: در چند ماه گذشته، بازار طلا بهدلیل فرار از ریسک فوقالعاده توسط سرمایهگذاران بزرگ از تلاطم رنج برده و در چنین شرایطی آنها تمایل به این دارند که هیچگونه ذخیره طلای خود را نفروشند. در سال 2008، شاهد اثرات این شرایط بودیم که بازار طلا اخیرا از چنین فاز مشابهی در حالگذار است.
تحلیلگر دیگری میگوید: قیمت طلا پس از افزایش در اوایل این ماه در شرایط انتظاری قرار دارد. قیمت طلا از اوج خود در ماه سپتامبر روندی نوسانی داشته، بهطوری که اندکی افزایش پیدا کرده، اما با وجود بحران بدهیها در حوزه کشورهای یورو کاهش یافت. علاوه بر این، با بالا رفتن ارزش برابری دلار قیمت طلا افزایش یافت که موید افزایش اطمینان اخیر سرمایهگذاران بزرگ است. آنها میگویند: به هر میزان طلا اندوخته شود، قدرت نقدینگی افزایش پیدا میکند. از طرفی بانکهای مرکزی با خرید طلا ارزش آن را بالا بردهاند. بهعنوان مثال، بانک مرکزی کرهجنوبی 15 تن طلا را در ماه نوامبر گذشته خریده و سعی دارد خرید بیشتری را نیز انجام دهد. خرید بانک مرکزی به 348 تن رسیده و انتظار میرفت که تا پایان سال 2011، خرید بیشتری نیز داشته باشد.
به همین صورت، سایر تحلیلگران به خرید ناگهانی و صرف طلا توسط بانکهایی که در 20 سال گذشته فروشنده صرف آن بودند، اشاره میکردند. سرمایهگذاری در بخش طلا که کمتر از 300 تن بود، تقریبا به 860 تن در سال گذشته افزایش پیدا کرده است.
با توجه به اینکه تمام چشمها به روند سرمایهگذاریها دوخته شده، اما تصویر وسیعی از بازار هنوز در برابر چشم ماست که به عوامل دیگری نیز بستگی دارد. تقاضا برای جواهرات در سال گذشته، نسبت به سال 2010، ضعیفتر بوده که در این سال (2010) تقاضا را نسبت به سال 2009، نسبتا 11 درصد افزایش داده، حتی در حال حاضر تقاضا برای جواهرات در حد نسبتا پایین 2 هزار تن است، در حالیکه در ابتدای هزاره، بالغ بر 3 هزار تن و با بیش از 80 درصد تقاضای جهانی بوده که سال گذشته این سهم کمتر از 50 دصد بوده است.
با توجه به اینکه بازار طلا در حال حاضر فوقالعاده به سرمایهگذاری وابسته است، تقاضای جواهرات هنوز آثار قابلتوجهی دارد، چون جواهرات هرگز قیمتها را بالاتر نمیبرد، اما اعتماد زیادی را در بازار جلب میکند و زمانیکه قیمت طلا سقوط میکند با فروش بیشتر جواهرات بازار تقویت میشود.
بیش از نیمی از تقاضای جهانی طلا مربوطه به هند و چین است. تقاضای چین بالاست و بسرعت نیز رشد میکند. تقاضای چین در پایان سه ماهه سوم سال گذشته، به 612 تن بالغ شد که جمع تقاضای آن در سال 2010، به 606 تن رسید.
انتظار میرفت که کل تقاضای چین در سال 2011، در حد 700 تا 750 تن باشد. تقاضای هند در سال 2010 حدود 960 تن بود، اما تقاضای چین یقینا بیش از این خواهد بود.
تحلیلگران میگویند: به دلایلی چون روپیه ضعیف، عدم ثبات سیاسی و محدودیت در سرمایهگذاریهای خارجی موجب افت تقاضای طلا در هند شده است.
توسعه تدریجی معادن طلا
تولید معادن طلا در 10 سال گذشته نسبتا پایین بوده، اما در نیمه اول امسال میزان تولید 9/4 درصد افزایش داشته و پیشبینی میشود که این رشد در دو سال آینده ادامه داشته باشد، اما به هرحال بخش استخراج معادن بهطور کل با محدودیتهایی مواجه بوده، چون هزینههای کارگری و ایجاد تاسیسات زیربنایی آن افزایش پیدا کرده است.کارشناسان میگویند: با وجود اینکه هزینههای اکتشافات در سالهای اخیر افزایش پیدا کرده، اما معادن جدید زیادی کشف نشده، به دلایلی چون کانسارهای کوچک طلا و عیار پایین معادن در کشورهایی که ریسک هزینههای بهرهبرداری آن بالا است در کوتاهمدت محدودیتهایی را برای توسعه معادن طلا بهوجود خواهد آورد. تولید کنونی معادن نسبت به رشد تقاضا از خود واکنش نشان داده و به سطح 10 سال گذشته رسیده و بدون شک با افزایش قیمت طلا تولید آن نیز بالا خواهد رفت، اما حتی در چنین صورتی سعی بر این است که عرضه معادن با تقاضای آن هماهنگ شود. تخمین زده میشود که هماکنون استخراج معادن طلا در جهان حدود 50 هزار تن در سال باشد.
تحلیلگران میگویند: میزان عرضه ضایعات طلا نسبت به قیمت آن چندان واکنش قابل انتظاری از خود نشان نداده و با توجه به افزایش قیمت طلا در ماه سپتامبر کسانی که طلا خریدهاند، امیدوارند که قیمت طلا مجددا افزایش پیدا کند، شاید قیمتها در بازارهای حساسی، چون چین و هند افزایش بیشتری پیدا کند.
حالا کدامین راه؟
در حالیکه همچنان سردرگمی اقتصاد کلان در سطح جهان استمرار دارد، تاریخ نشان میدهد که باید شرایط درستی در بازار طلا برقرار شود. بعضی از کارشناسان نسبت به آینده بازار طلا خوشبین هستند و میگویند: قیمت طلا در اوایل سال جدید به اوج جدید خود خواهد رسید و احتمالا شاهد این خواهیم بود که بانکهای مرکزی در سه ماهه اول و یا شروع سه ماهه دوم سال جدید سیاستهای پولی (QE3) خود را اتخاذ کنند. دلار ضعیف باعث شده که قیمتهای طلا افزایش بیشتری پیدا کند، علاوه بر این، بانک مرکزی اروپا (ECB) میتواند تهاجمیتر عمل کرده و اوراق قرضه (bond) بیشتری را خریداری کند. سیاستهای پولی میتواند، قیمت دلار را بیشتر افزایش دهد و در دو سال آینده نیز عوامل تقویتکننده قیمت طلا موثر خواهد بود. اعتبار و اطمینان در بازار از دست رفته، بهطوری که دولتها برای حل مشکلات بدهیهای خود به تلاش افتادهاند، بنابراین میخواهند در بازار از میزان بدهیهای خود کم کنند. فشارهای ضدتورمی بر اقتصادها بدین مفهوم است که بانکهای مرکزی سعی خواهند کرد با خرید اوراق قرضه طلایی سیاستهای پولی خود را دنبال کنند، سپس سرمایهگذاران از طلا بهعنوان حربهای برای مبارزه با تورم استفاده خواهند کرد.
تحلیلگران میگویند: آینده روند قیمت طلا به تحولات اقتصاد کلان بستگی خواهد داشت که از جمله این تحولات، رکود اقتصادی احتمالی در اروپا، امکان فرار آمریکا از رکود و همزمان اجبار به مقابله با مشکلات بدهیهای عظیم، کسری بودجه ژاپن و آثار رشد آهستهتر اقتصاد در چین و دیگر کشورهای آسیایی و سایر عوامل مانند بحرانهای سیاسی در خاورمیانه میتوان اشاره کرد.
کارشناسان اقتصادی میگویند: در دورههای ضدتورمی شدید سرمایهگذاران به جمعآوری نقدینگی و اوراق بهادار روی میآورند، اما دیدگاه آنها این بار ممکن است اندکی متفاوت باشد، چون آنها نگران اثرات بحران اقتصادی بوده و برای جایگزینی آن به طلا روی میآورند.
بحران بدهی اروپا یکی از عوامل اصلی افزایش تقاضا برای طلا بوده و چون حوزه یورو نیز به منابع مالی دستیابی ندارد به طلا روی میآورد.
منبع: متال بولتن