نگاهی به تولید فولاد در کشورهای CIS

معدن و توسعه: تولید فولاد در کشورهای cis بخصوص در روسیه و اوکراین و قزاقستان (با سهم فزاینده) اگرچه هنوز به سطح دوران قبل از بحران اقتصادی سال 2007 نرسیده، اما نسبت به سال 2009 در حد قابلتوجهی بهبود یافته و تولید فولاد خام cis در سه ماهه اول امسال (2011) نسبت به مدت مشابه آن در سال 2010، با 6/5 درصد افزایش به 68/84 میلیون تن رسید.
تولید روسیه با 3/4 درصد افزایش به 87/51 میلیون تن و تولید اوکراین با 1/7 درصد افزایش به 37/26 میلیون تن رسید. ظرفیت کنونی فولادسازی پایتخت رنسانس یعنی مسکو (روسیه) 75 میلیون تن در سال بوده که به 80 میلیون تن ظرفیت در سال 2013 افزایش پیدا خواهد کرد.
پیشبینی میشود که میزان تولید روسیه در سال 2012 به سطح قبل از بحران آن برگردد.
کارخانههای بزرگ فولادسازی روسیه هنوز مزیتهای هزینه و بهرهبرداری از ظرفیتها را نسبت به سایر مناطق جهان حفظ کردهاند. متوسط میزان بهرهبرداری از ظرفیتهای فولادسازی در جهان در ماه ژوئیه 7/79 درصد بود و در حالیکه میزان بهرهبرداری از کارخانه فولادسازی MMK درست به بالای این رقم رسید و تولید Evraz حدود 90 درصد، NLMK حدود 96 درصد و سوراشتال حدود 98 درصد بوده و برعکس بعضی از کورهبلندها در اتحادیه اروپا امسال بهواسطه عواملی، چون هزینههای بالا و شرایط ضعیف تقاضای بازار کار نمیکنند.
اگر رابطه معکوس با بهرهبرداری را در نظر بگیریم، محاسبات نشان میدهد که MMK و سوراشتال درست در قعر منحنی هزینه جهانی قرار گرفتهاند، بهطوری که هزینه تولید اسلب NLMK در سه ماهه سوم، 395 دلار و هزینه تولید سوراشتال 385 دلار در هر تن است. متوسط هزینه تولید در روسیه حدود 400 دلار در هر تن است. در مقایسه با هزینههای بهرهبرداری در اوکراین، هند، برزیل و مکزیک حداقل 500 دلار در هر تن و در ژاپن، اتحادیه اروپا و آمریکا بیش از 600 دلار در هر تن است. فاکتور اصلی مزیتهای هزینههای شرکتهای روسی و اوکراینی میزان یکپارچگی عمودی آنها از نظر دستیابی به مواد اولیه است. این هزینههای تولید حاکم در صنعت فولاد از 60 درصد کل هزینهها در سال 2004 به 75ـ80 درصد در سال 2011 رسیده است.
تمام شرکتهای بزرگ فولادسازی روسی علاقمندند که شرکتهای معدنی اختصاصی داشته باشند. سال گذشته سهم درآمد حاصله از استخراج معادن در روسیه به کل Ebitda برای پنج شرکت بزرگ (ایوراز، سوراشتال، NLMK، MMK و Mechel) 39 درصد بود، در حالیکه سهم فولادسازی داخلی 52 درصد بود. سهم Ebitda معدنی برای MMK، 17 درصد و برای Mechel، 73 درصد بود. از کل 39 درصد سهم معدنی حدودا نیمی از آن مربوط به استخراج معادن زغالسنگ است. با توجه به روند قیمتهای مواد اولیه، سهم استخراج معدن در Ebitda میتواند امسال افزایش بیشتری داشته باشد.
روسیه مأوای بزرگترین تولیدکننده سنگآهن تجاری اروپا و cis یعنی متالو اینوست است که پنجمین فولادسازی بزرگ روسیه است و مالکیت OEMK و Ural Steel را نیز در اختیار دارد. شرکت متالو اینوست 9/14 میلیارد تن ذخیره قطعی و احتمالی سنگآهن دارد و امسال قراردادهای چند سالهای با MMK و NLMK برای فروش سنگآهن امضا کرده است.
شرکت متالو اینوست، تقریبا 420 میلیون دلار برای ساخت یک واحد گندلهسازی 5 میلیون تن در سال در MGOK سرمایهگذاری میکند که بزرگترین کارخانه گندلهسازی در روسیه خواهد بود و قرار است در نیمه اول سال 2013 راهاندازی شود. این کارخانه مرغوبترین گندله را برای تغذیه کوره بلندهای کارخانههای فولادسازی روسیه را تامین خواهد کرد.
تمرکز روی صنایع بالادستی
بیشترین پروژههای سرمایهگذاری cis در زمینه تولید مواد اولیه و فولادسازی است. از 43 پروژه شناسایی شده با مجموع 6/15 میلیارد دلار سرمایهگذاری، 48 درصد آن در جهت تولید فولاد خام و 40 درصد در جهت تولید مواد اولیه است. تولید محصولات تخت و طویل هر کدام 6 درصد را بهخود اختصاص دادهاند. بنا به گزارش موسسه MBR بدون شک بخشی از دامنه فعالیت در cis مربوط به بازسازی کارخانههای قدیمی و تعویض کورههای روباز (OHF) قدیمی است. سال گذشته حدودا 8/9 درصد تولید فولاد خام روسیه از طریق OHF بوده و در اوکراین این رقم 2/26 درصد است. سهم ریختهگری پیوسته نیز بسیار کمتر از 95 درصد متوسط جهانی است که رقم روسیه معادل 7/80 درصد و اوکراین فقط 8/53 درصد است.
افزایش ظرفیت در cis از سال 2011 تا پایان سال 2015 بالغ بر 625/13 میلیون تن در سال فولاد خام، به علاوه 425/7 میلیون تن محصولات طویل و 90/2 میلیون تن در سال محصولات تخت نورد گرم است و علاوه بر این 35/23 میلیون تن در سال ظرفیت سنگآهن آن خواهد بود. با توجه به میزان این سرمایهگذاری جزئیات آن به شرح زیر است: پیشبینی میشود که ظرفیت کورهبلندها 6 میلیون تن و ظرفیت کورههای قوس الکتریک 675/9 میلیون تن در سال افزایش داشته باشد.
در همین دوره بیش از 2 میلیون تن در سال از ظرفیت OHF کم خواهد شد، از جمله پروژههای کورههای قوس الکتریکی که ظرفیت آنها افزایش پیدا خواهد کرد، عبارتند از: واحد مینیمیل 5/1 میلیون تنی محصولات طویل Kaluga متعلق به NLMK، واحد مینیمیل یک میلیون تن در سال محصولات طویل Balakava متعلق به سوراشتال، واحد مینیمیل 950 هزار تن در سال شمش یا بیلت گرد شرکت Chelpipes، کوره قوس الکتریک 950 هزار تن در سال کارخانه نورد لوله Tagmet متعلق به TMK، واحد مینیمیل محصولات طویل 8/1 میلیون تن در سال Euro Finance در اوکراین، کوره قوس الکتریک 540 هزار تن در سال فولادهای مخصوص Dneprospetsstal در اوکراین.
در دنباله گزارش MBR آمده که سرمایهگذاریهای بیشتری در بخش محصولات طویل وجود دارد، چون تقاضا برای آن رو به افزایش است. کل افزایش ظرفیت cis تا سال 2015 شامل 475/11 میلیون تن در سال شمش و بلوم، 34/3 میلیون تن در سال برای میلگرد ساختمانی و 2 میلیون تن در سال برای مقاطع است که در مقایسه با یک میلیون تن در سال برای تولید اسلب، 2/1 میلیون تن در سال برای بیلت و 7/1 میلیون تن در سال برای کلاف نورد گرم سرمایهگذاری شده است.
موتور اصلی حرکت صنعت فولاد روسیه تقاضای بخش ساختمانی است که تقاضای آن حدود 50 درصد است. مصرف این بخش در سال گذشته 2/18 میلیون تن از کل تقاضای 9/36 میلیون تنی بوده است. پیشبینی میشود که امسال مصرف از کل 1/40 میلیون تن، 1/20 میلیون تن باشد. بخش ساختمانی نیاز به ظرفیت نورد بیشتری است و در حال حاضر بعضی از تولیدکنندگان برای این بخش با ظرفیت کامل بهرهبرداری میکنند.
بهدلیل اهمیت صنایع نفت و گاز روسیه، بخش لولهسازی دومین مصرفکننده بزرگ فولاد در این کشور است، بهطوری که سال گذشته 27 درصد مصرف فولاد بهمیزان 9/9 میلیون تن را بهخود اختصاص داده که پیشبینی میشود امسال به 4/10 میلیون تن برسد.
کارآمدی بیشتری انرژی
علاوه بر یکپارچگی (VI)، دلیل دیگری که انتظار میرود، مجتمعهای فولادسازی روسی بتوانند هزینههای تولید خود را پایین نگه دارند توجه آنها به کارآمدی مصرف انرژی است. برخلاف کارخانههای غربی تولیدکنندگان روسی مزایای دستیابی به انرژی ارزانی دارند که از زمان اتحاد جماهیر شوروی سابق در اختیار آنها قرار میگرفته و تمایل و انگیزه چندانی برای سرمایهگذاری در زمینه بازیافت یا تولید انرژی درون کارخانهای مانند گاز کورهبلند یا گاز باتریهای ککسازی نداشتهاند. در حال حاضر چنین برنامههای کارآمدی انرژی آغاز شده، چون قیمتهای انرژی پیوسته در روسیه در حال افزایش است. سیاست دولت روسیه این است که قیمتهای انرژی را افزایش دهد و این سیاستگذاری بهزودی اجرایی خواهد شد، اما سرعت حادث شدن آن هنوز مشخص نیست.
تحلیلگران میگویند: قیمتهای برق در روسیه در دو سال گذشته تا ابتدای امسال 41 درصد افزایش داشته، در حالیکه قیمتهای گاز و زغالسنگ در این مدت به ترتیب 48 درصد و 68 درصد افزایش داشته است.
بانک اروپایی بازسازی و توسعه (EBRD) که در زمینه انرژی پایدار فعالیت میکند و در سال 2006 افتتاح شده، درخصوص تامین منابع مالی پروژههای انرژی خاصی به بخش فولاد و روسیه مساعدتهای زیادی کرده، از جمله کارهای EBRD دادن وام 600 میلیون یورویی (با 450 میلیون یورو وام سندیکایی) به سوراشتال است تا منابع مالی چندین پروژه کاهش مصرف انرژی در کارخانه Chereporets را تامین کند. علاوه بر این یک وام 125 میلیون یورویی را به NLMK داده تا مصرف انرژی خود را در کارخانه Lipetsk، 15 درصد کاهش دهد.
مصرف خاص انرژی برای مجتمعهای فولادسازی بهطور متوسط 27 تا 30 گیگاژول در هر تن تولید فولاد در روسیه است که در اروپا این رقم 20ـ18 گیگاژول در تن است.
با بهبود مصرف انرژی از 27 به 23 گیگاژول به ازای تولید هر تن فولاد این مصرف، تا 15 درصد کاهش میدهد. با این تحول فاصله از بهترین عملکرد به نصف کاهش یافته و هزینه تولید هر تن فولاد را 20 دلار کاهش داده است. این نوع سرمایهگذاری بسیار مفید و موثر بوده، چون میتواند از میزان مصرف انرژی کم کرده و در نهایت از میزان تولید یا خروج گازهای گلخانهای نیز کم کند.
بالای رشد متوسط
پیشبینی میشود که مصرف فولاد روسیه امسال 6/8 درصد افزایش پیدا کند که یکی از بالاترین رشدها در هر منطقهای است. MBR پیشبینی میکند که تقاضای فولاد cis در بین سالهای 2020ـ2010 بهطور متوسط 8/4 درصد افزایش داشته باشد. این رشد به نفع فولادسازان روسی خواهد بود که میتوانند میزان بیشتری را به مشتریان داخلی بفروشند، چون به قیمت خوبی میتوانند به مشتریان بفروشند و کمتر نیز به بازارهای صادراتی رقابتی وابسته خواهند بود، اما چون کل ظرفیت فولاد بسیار زیادتر از مصرف داخلی است، روسیه و اوکراین تا آینده نزدیکی به بازارهای بزرگ صادراتی وابسته خواهند بود.
کارخانههای فولادسازی روسیه سال گذشته بهطور متوسط 46 درصد از درآمد خود را از بازار داخلی بهدست آوردند که از این رقم میتواند بین 24 درصد برای Evraz تا 62 درصد برای MMK نوسان داشته باشد. سال گذشته روسیه 33/27 میلیون تن فولاد صادر کرده که اندکی نسبت به سال 2009 کمتر است، در حالیکه در ماههای ژانویه ـ اوت امسال 18/16 میلیون تن بود.
روسیه صادرات فولاد را کاهش و واردات آن را امسال افزایش داده، بهطوری که از میزان صادرات آن نسبت به سال گذشته 5/22 درصد در نیمه اول سال، 5/22 درصد کم شده و به 88/11 میلیون تن محصولات نیمه نهایی و نهایی رسیده است.
دلیل این افت میتواند وخیمتر شدن اوضاع بازار اتحادیه اروپا باشد که 30 درصد صادرات روسیه را جذب میکرد و نیز رشد بازار داخلی باشد.
درصد صادرات روسیه به جهان به شرح زیر است: 33 درصد به اتحادیه اروپا، سایر کشورهای اروپایی (22 درصد)، خاورمیانه (16 درصد)، بقیه کشورهای جهان 15 درصد، کشورهای cis (8 درصد) و آمریکا (4 درصد). محصولات نیمه نهایی و محصولات نهایی از صادرات اصلی روسیه است: حدودا 40 درصد صادرات در سال مالی 2010 محصولات نیمه نهایی بوده و این رقم به 60 درصد برای صادرات به اتحادیه اروپا افزایش پیدا میکند.
با توجه به مشکلات اقتصادی در اتحادیه اروپا شاید در آینده نزدیکی در میزان واردات فولاد آن کم شود، اما با تعطیل شدن چندین کوره قوس الکتریک آرسلورمیتال در منطقه که اخیرا رخ داده، این احتمال را افزایش داده که این افت تولید تا حدی از طریق واردات محصولات نیمه نهایی بیشتر جبران شود (در صورتیکه اقتصادی باشد). فولادسازان cis (با توجه به پایین بودن هزینه تولیدشان) آماده هستند در صورت بهبود وضع بازارهای جهانی از این فرصتها بهرهبرداری کنند.
منبع: متالبولتن