جدال بیپایان شرکتهای فولادسازی و سنگآهنی در هند
در حال حاضر بین شرکتهای معدنی سنگآهن و فولادسازان هندی در این کشور تنش وجود دارد، شرکتهای تولیدکننده سنگآهن هند دیگر از مبارزه با صنعت فولاد که به دنبال حفظ سنگآهن در داخل کشور بوده و مانع از صادرات آن میشود، دست کشیدهاند.
مسالهای که معدنچیان را بیشتر خسته و نگران کرده، نبود قدرت چانهزنی کافی با فولادسازان و نیز کاهش تدریجی اشتیاق دولت برای صادرات سنگآهن است.
دولت در بودجه سال مالی 2012ـ2011 (آوریل ـ مارس) نه تنها تعرفه صادراتی نرمه سنگآهن (که حدودا نزدیک به 90 درصد صادرات سنگآهن هند را شامل میشود) را از 5 درصد به 20 درصد و کلوخه سنگآهن را از 15 درصد به 20 درصد افزایش داد، بلکه تعرفه صادراتی گندله را نیز برداشت تا موجب تشویق ایجاد ارزش افزوده بیشتری در داخل شود.
وزیر دارایی هند گفته که باید ساختار تعرفه در کشور بازسازی میشد تا منابع طبیعی حفظ شده و از طریق تبدیل نرمه به گندله موجب تشویق یا حرکت بهسوی افزایش ارزش افزوده در داخل شود.
آخرین محاسبات و آمار نشان داده که هند 25 میلیارد تن ذخایر سنگ آهن، شامل 14 میلیارد تن سنگآهن هماتیتی و 10 میلیارد تن ذخیره مگنتیتی دارد.
بنا به گزارش دفتر معادن هند، گرید اقتصادی برای فرآیند مورد استفاده در این دفتر 55 درصد است که از نظر استانداردهای جهانی در سطح بالایی قرار گرفته است.
با وجود «افت چشمگیر صادرات» از ماه آوریل که تعرفهها تغییر پیدا کرد. مذاکرات به همان صورت باقیمانده و صنعت فولاد برای پاسخگویی به طرحهای بزرگ توسعه در داخل باید به تولید فولاد خود اضافه کند که در حقیقت سالانه 10 درصد یا بیشتر است و بر همین اساس باید مصرف داخلی را به صادرات ترجیح داد.
فدراسیون صنایع معدنی هند (Fimi) که در چند سال گذشته دیدگاه وزارت فولاد هند را به وزارت معادن ترجیح داده، یکبار دیگر نگران موضوع شده و با توجه به هزینههای بالای حملونقل ریلی و مالیات بر صادرات، صادرات سنگآهن هند برای اولینبار در یک دهه از 17 میلیون تن در سال 2010ـ2009 به 97 میلیون تن کاهش پیدا کرد.
دبیرکل FIMI میگوید: صادرات امسال سنگآهن هند بین 70 تا 75 میلیون تن خواهد بود و با تحریم بیشتر صادرات سنگآهن توسط دادگاه عالی کارناتاکا، آمار صادرات تنزل بیشتری پیدا خواهد کرد. در چهار ماهه اول سال 2011ـ2010 تا ماه ژوئیه صادرات سنگآهن هند با 22 درصد کاهش به 25 میلیون تن رسید.
صنعت فولاد هند برای حفظ سطح تولید کنونی خود فقط به اندکی بیش از نصف میزان تولید سنگآهن فعلی خود نیاز دارد و این کشور باید باقیمانده سنگآهن خود را به خارج صادر کند. سال گذشته فولادسازان هندی تنها 4/111 میلیون تن از 1/208 میلیون تن تولید سنگآهن داخلی خود را مصرف کردهاند.
دبیرکل FIMI اضافه کرد آنچه که توسط دولت ارزیابی نشده این است که سنگآهن استخراجی تقریبا 40 درصد بهصورت کلوخه و 60 درصد بهصورت نرمه است.
علاوه بر این، در فرآیند سایزبندی کلوخه سنگآهن برای مصرف در کورهبلند میزان بیشتری نرمه تولید میشود.
فقط مجتمعهای فولادسازی با واحد آگلومراسیون از نرمه استفاده میکنند، در نتیجه همه ساله مقدار زیادی نرمه تولید میشود که باید صادر شود.
تخمین زده میشود که میزان ذخایر کنونی انبارها در معادن حدودا 75 میلیون تن باشد که موجب آلودگی زیستمحیطی شدیدی شده است. همه ساله در فصل بارانهای موسمی نرمه زیادی شسته شده و به نهرها و رودخانه ریخته میشود.
مقامات صنعتی از استانهای گوا و کارناتاکا میگویند: خاصیت پراکندگی سنگآهن موجب میشود که سنگ در نهایت تبدیل به ذرات ریزی شوند که 80 درصد تولید را دربر میگیرند و این امکان را به وجود میآورد که اگر صادرات متوقف شود معادن باید بسته شوند.
صادرات به چین
چین در سال گذشته از 97 میلیون تن صادرات سنگآهن هند، 89 میلیون تن را به خود اختصاص داده و هنوز باعث نشده که دهلی نو سیاستهای محدودیتهای صادراتی خود را اعمال کند.
یک مقام رسمی از انجمن صادرکنندگان مواد معدنی در استان گوا میگوید: کوشش چین برای کاهش وابستگی آن به سه صادرکننده مهم سنگآهن در جهان، هندوستان را به مهمترین مرکز خرید آن مبدل ساخته است.
همزمان چین تولید داخلی سنگ خود را نیز آغاز کرده که نیازمند تامین منابع از خارج است.
واردکنندگان چینی نگران این هستند که چرا وزارت فولاد هند میخواهد تعرفههای صادراتی سنگ خود را افزایش دهد.
بعضی از صادرکنندگان هندی نیز از اینکه وزارت معادن این کشور را در کنار خود دارند احساس آرامش میکنند.
بلافاصله پس از آنکه تعرفه صادراتی در بودجه 2012ـ2011 افزایش پیدا کرد، وزارت معادن این اقدامات را برای کشوری که ظرفیت کافی آگلومراسیون و گندلهسازی کافی ندارد، کاملا نامعقول ارزیابی کرد.
وزیر معادن میگوید: اگر مصرفکننده داخلی نرمه سنگآهن وجود نداشته باشد و جلوی صادرات را هم بگیریم، چه بلایی بر سر معادن سنگآهن خواهد آمد؟ متاسفانه وزارت فولاد و وزارت معادن همواره برخلاف جهت صادرات حرکت میکنند. در حقیقت وزیر سابق فولاد هند با نیت پایان دادن به اختلاف نظرات با انجام یک کوشش بیهوده در سال گذشته سعی کرد که کنترل معادن سنگآهن را از وزارت معادن جدا کند.
برعکس، وزارت معادن در حقیقت دوست ندارد که شرکت دولتی NMDC (که بزرگترین تولیدکننده سنگآهن و دیگر مواد معدنی است) زیرمجموعه وزارت فولاد باشد.
وزارت معادن بهدنبال روشی است که گروههای معدنی بزرگی مانند NMDC بیشتر در مرکز توجه اکتشافات و افزایش ظرفیت قرار گیرد.
دو وزارتخانه، زمانی با یکدیگر برخورد داشتهاند که مجلس در حال بررسی لایحه معادن و مواد معدنی (توسعه و سیاستگذاری) است و بعضی از مفاد لایحه هشداری را به این صنعت داده است.
بهعنوان مثال، این لایحه میگوید که فروش بهصورت مزایده رقابتی فقط پایهای برای صدور مجوزهای استخراج معادن و اکتشافات معدنی خواهد بود.
شرکتهای فولادسازی مانند پوسکو، تاتا استیل، آرسلورمیتال چندین یادداشت تفاهم با استانهای اوریسا، جاهارخند، چاتیزگار امضا کردهاند که میتوانند 30 تا 40 سال پس از اجرای پیشرفت پروژه خود از معادن این مناطق، بهصورت مجاز سنگآهن برداشت کنند.
در حال حاضر هیچکس نمیداند پس از آنکه این لایحه در مجلس تصویب شده و به قانون تبدیل شود، چه اتفاقی برای این یادداشت تفاهمها خواهد افتاد.
مقامات استان اوریسا میگویند: سرمایهگذاران بسیار نگران اجرایی شدن این قانون هستند و ما هم چارهای به جز اجرای آن نداریم، اما برداشت ما این است که دولتهای استانی باید به حد کافی انعطافپذیر باشند تا بتوانند چارچوبی برای اکتشافات و تخصیص معادن اتخاذ کنند، در حالیکه صنایع معدنی و فولاد منتظر هستند که قبل از اینکه این لایحه تبدیل به قانون شود، چه اصلاحاتی در آن صورت میپذیرد، دهلینو فولادسازان هندی را تحت فشار قرار داده تا برای تضمین مصرف بیشتر نرمه در فولادسازیهای خود اقدام به ساخت واحدهای گندلهسازی کنند.
شرکت SAIL میگوید: تولید گندله بسیار به نفع ما بود تا مصرف نرمه سنگآهن، چون اولا بهرهوری کورهبلندها را افزایش میدهد و ثانیا معادن و منابع اولیه سریعتر تمام نمیشود.
این شرکت در حال ساخت دو واحد گندلهسازی 4 میلیون تنی در معادن گوآ و در استان جاهارخند و معدن Bolni در استان اوریسا است.
علاوه بر این، واحد 5/1 میلیون تن آن در استان چاتیزگار و یک واحد 2 میلیون تنی در نزدیکی فولادسازی Bokaro در حال احداث است.
شرکت تاتا استیل نیز یک واحد گندلهسازی با ظرفیت 6 میلیون تن در سال میسازد تا ظرفیت کارخانه فولادسازی جمشیدپور خود را با 9/2 میلیون تن افزایش به 7/9 میلیون تن در سال برساند.
با وجود اینکه کارخانه فولادسازی Essar برعکس Sail و تاتا استیل معادن اختصاصی ندارد، اما بالاترین میزان تولید گندله در کشور را به خود اختصاص داده است.
این شرکت در حال ساخت یک واحد 12 میلیون تن در سال گندلهسازی در پارادیپ در استان اوریساست و در حال حاضر یک واحد 8 میلیون تنی در استان اندراپرادش را در دست بهرهبرداری دارد.
چرا فولادسازان معدن اختصاصی ندارند؟
نکته دیگر مورد بحث اینکه چرا شرکتی مانند تاتا استیل با چندین دهه تجربه در استخراج معادن باید برای تامین سنگآهن مورد نیاز خود معدن اختصاصی نداشته باشد.
مدیرعامل شرکت میگوید: این کار را میتوان با مشارکت دولتی انجام داد که با کمترین هزینه مواد معدنی نیز احداث میشود. شرکت دولتی Sail که چندین معدن دارد، محصولات معدنی خود را به فروش نیز میرساند.
یک مقام رسمی از یک کنفدراسیون صنعتی هند میگوید: در گذشته استانهای معدنخیز به اشتباه ذخایر خود را در اختیار تجار مواد معدنی و کارخانههای کوچک فولادسازی قرار میدادند. استخراج معادن باید در مقیاس بزرگی انجام شود. برای اینکار باید ماشینآلات بزرگی را بهکار گرفته و از میزان تولید مواد زائد یا باطله کم کند و نهادهای دولتی باید بتوانند آسیبهای وارده از این عملیات معدنی را به محیطزیست کنترل کنند.
کنترل ناقص محیطزیست که عامل آن معدنکاری است و نیز استخراج غیرقانونی معادن باعث شده که دادگاه عالی، استخراج معادن را در چندین ناحیه غیرقانونی اعلام کند.
پس از آنکه ارزیابی خسارات وارده از طرف معدنکاران به محیطزیست توسط کمیتهای مشخص شود، از عاملان استخراج غیرقانونی معادن نیز جریمه اخذ خواهد شد.
دادگاه عالی به سازمان صنایع معدنی اجازه داده که تا یک میلیون تن در ماه سنگآهن برای مصرف در داخل استخراج کنند. علاوه بر این، به دلیل کمبود سنگآهن برای فولادسازان داخلی قرار است 25 میلیون تن ذخیره سنگآهن در معادن فروخته شود.
جالب اینکه 10 درصد حق انحصار توسط دولت کارناتاکا از طریق فروش سنگ جمعآوری و برای بازسازی مناطق آسیبدیده از استخراج غیرقانونی معادن هزینه خواهد شد.
امید میرود که تجربه کارناتاکا اثر خوشایندی بر استخراج سنگآهن در دیگر مناطق کشور داشته باشد.
منبع: متال بولتن