صنعت فولاد چین بر سر دو راهی
معدن و توسعه: با وجود اینکه دولت چین اقداماتی را برای کنترل تورم و رشد اقتصادی کشور انجام داده، بعضی از پروژههای بزرگ زیربنایی که هنوز در دست اجرا هستند، تقاضا را برای فولاد بخصوص محصولات طویل همچنان افزایش خواهد داد.
به گزارش متال بولتن، با تغییرات سیاستهای پولی و اقتصادی دولت چین که بزرگترین متغیر هستند، بازار فولاد آن در نیمه دوم سال بینظم است.
از اوایل امسال دولت چین با اتخاذ تصمیماتی در نظر داشته، تورم را کنترل کند و معتقد است این تنها و بزرگترین تهدید برای ثبات اجتماعی است، اما کوششهای دیگر برای کنترل قیمتهای بالاتر و کاهش رشد اقتصادی، تقاضای فولاد و فلزات را با ریسک مواجه کرده است.
دولت نرخ بهره را افزایش داده و با تدوین قوانین جدید خرید خانه، مانع سوداگری در بازار مسکن شده و مقررات بانکها را برای دادن تسهیلات یا وام سختتر کرده تا از میزان گردش اعتبار کم کند، اما هنوز مشخص نیست که آثار و عواقب این اقدامات چه خواهد بود و آیا دولت چین در نیمه دوم سال باید برای مدیریت بهتر، سیاستهای انقباضی اقتصادی سختتری را اتخاذ کند.
در بخش فولاد آثار اقدامات انقباضی روی تقاضای آن تاکنون چندان موثر واقع نشده و با وجود اقدامات زیادی که برای کنترل اقتصاد اتخاذ شده، قیمتهای فولاد چین کاهش زیادی نداشته، اما در چهار ماه گذشته نوسانات زیادی داشته است.
رشد اقتصادی همچنان بالا و سرمایهگذاری در بخش مسکن نیز داغ باقی مانده، در حقیقت تولید ناخالص داخلی چین در نیمه اول امسال نسبت بمدت مشابه آن در سال قبل 6/9 درصد رشد داشته که کمتر از 1/11 درصد در سال گذشته بوده، اما هنوز بالاتر از 8 درصد رشد هدف دولت است. اقتصاد انقباضی اثر محدودی روی صنعت فولاد چین که همچنان بیپروا رشد میکند گذاشته است، چون کارخانههای فولادسازی همچنان با سرعت هرچه بیشتر به تولیدات خود اضافه میکنند. تولید رسمی فولاد خام از ژانویه تا ماه ژوئن 5/350 میلیون تن بود که 6/9 درصد بیشتر از یکسال قبل از آن است.
این آمار نشان میدهد که میزان تولید سالانه بیش از 700 میلیون تن است. تولید فولاد خام این کشور در سال گذشته حدودا به 627 میلیون تن رسید، اما با وجود مشکلات تامین منابع مالی و تهدید عرضه مازاد اکثر کارشناسان انتظار دارند که تولید بجای کاهش تا حدی تعدیل پیدا کند، بعضا گفته میشود که دلیل این تعدیل وجود عوامل توازنکننده است. بسته بزرگ مشوق اقتصادی دولت چین که در اوج رکود جهانی در سال 2009 آن را هزینه کرد به اتمام رسیده، اما پروژههای بزرگ زیربنایی که تا حدی در چارچوب برنامه پنج ساله قرار دارند در حال اجرا هستند.
در گزارش انجمن آهن و فولاد چین آمده که چین تا پایان سال سرمایهگذاری داراییهای ثابت بالای خود را همچنان عملیاتی و ادامه خواهد داد، بهطوری که اولویت با حفظ منابع آبی و خانهسازی است که تقاضا را بالا خواهد برد.
دولت چین که همواره بدنبال مقابله با نابرابریها است که از رشد سریع در دو دهه گذشته بدست آمده، در دستور کاری خود ساخت انبوه خانههای ارزان را قرار داده و قرار است امسال به تنهایی بیش از 10 میلیون دستگاه خانه ارزان ساخته شود و این پروژه اخیرا رو به رشد گذاشته است.
به هر صورت قابل ذکر است که بدلیل فشار وارده روی اقتصاد بخش خصوصی و تمرکز روی پروژههای دولتی تقاضا برای محصولات طویل افزایش یافته، اما بهطور کل واحدهای نورد میلگرد ساختمانی و مفتول قادر به تامین نیازهای داخلی نیستند و حتی در مقطع کنونی که برنامه ساخت و ساز مسکن آغاز شده، این کمبود وجود دارد.
برعکس میزان عرضه محصولات تخت بسیار بالاتر از تقاضای صنایع مصرفکننده آن است که رشد در بخشهای مهم آن در حال حاضر نسبت به گذشته بسیار کندتر است، بعنوان مثال در نیمه اول امسال خودروسازان چینی 15/9 میلیون دستگاه خودرو تولید کردند که فقط 5/2 درصد بالاتر از ژانویه ـ ژوئن 2010 بوده است.
استراتژی فولاد
برنامه پنجساله عمرانی دولت بر کاغذ باید اثر عمیقی روی صنعت فولاد چین داشته باشد.
سه دهه پس از اینکه حزب کمونیست حاکم اولین برنامه عمرانی و توسعه خود را آغاز کرد، دولت سعی دارد که کمتر به مساله کمرشکن رشد اقتصادی کرده توجه کرده و قصد دارد به موارد زیر بیشتر توجه داشته باشد:
کاهش نابرابریها، آبادانی و عمران استانهای غربی کشور و مسائل زیستمحیطی
علاوه بر این، پکن میخواهد که بهینهسازی صنعت سنگین را نیز سرعت بخشد و این موضوعی است که دولت درخصوص صنعت فولاد حدود 10 سال است، صحبت میکند. طبق گزارش متال بولتن، در سال 2010، 10 فولادساز بزرگ چین، 45 درصد تولید رسمی کشور را در اختیار داشته و سه فولادساز بزرگ آن یعنی کارخانههای فولادسازی هبی، بائواستیل و ووهان استیل حدود 21 درصد تولید فولاد خام کشور را به خود اختصاص دادهاند.
یکی از اهداف آخرین برنامه پنجساله عمرانی این است که 10 فولادساز آن 60 درصد تولید را در اختیار داشته باشند، بنابراین این صنعت زیاد از هدف خود دور نیست، اما احتمالا به دو دلیل شاید این نسبتها امسال تغییر کند: اولا بدلیل تغییر توجه نسبت به تقاضای محصولات طویل که به نفع کارخانههای کوچکتر است، چون در چین نیز همانند سایر کشورهای جهان تولیدکنندگان بیشمار کوچکی میلگرد ساختمانی و مفتول تولید میکنند.
دوما شاید مهمترین دلیل این باشد که امسال ادغام و خرید بسیار کمی بخصوص در بین 10 فولادساز بزرگ انجام شده است.
برخی میگویند: علائمی حاکی از این وجود دارد که شاید اتفاقاتی از این نوع در بعضی از نواحی، عمدتا در استان شانگهای رخ دهد. در این استان شاید کارخانه بزرگ فولادسازی Taiyuan با کارخانه شوگانگ (پنجمین کارخانه بزرگ فولادسازی چین) ادغام شده و موجب ادغام بیشتر در این استان با 60 میلیون تن تولید در سال شود. انتظار میرود که تولید کارخانه Taiyuan به بیش از 45 میلیون تن در سال برسد، در حالیکه کارخانه فولادسازی شوگانگ که قبلا در خارج از چین بهرهبرداری میشد و بعدا به شرق کشور انتقال یافت، 15 میلیون تن در سال تولید خواهد داشت.
استان شانگزی نیز با همان مشکلاتی که دولت در تمام چین با آن مواجه است، روبهرو است: فولادسازان بخش خصوصی مخالف دولتی شدن هستند، بوروکراتهای محلی نیز فقط به منابع درآمد مالیاتی خود توجه دارند یا صرفا نمیدانند که پس از ادغام برای شرکتهای آنها چه اتفاقی خواهد افتاد.
در استان هبی که قلب صنعت فولاد کشور در آنجا میطپد، نیز دولت اعلام کرده که زمینههای رسیدن به اهداف ادغام در صنعت فولاد را بدلیل این موضوعات سرعت خواهد بخشید.
قبلا طبق برنامه قرار بود که پنج شرکت بزرگ فولادسازی بزرگ این استان تا سال 2015 حدودا 5/0 درصد تولید استانی را بخود اختصاص دهند، چون اجرای اینگونه طرحها در چین غیرمعمول و در حال حاضر قرار است 10 کارخانه بزرگ استان این وظیفه را به عهده بگیرند.
دولت پکن همچنین مصمم است به طرحهای قبلی خود یعنی بستن قدیمیترین کارخانههای فولادسازی ادامه دهد.
در اواسط ماه ژوئیه دولت لیست ظرفیتهایی را که قرار است تا پایان امسال تعطیل کند، منتشر کرد. این لیست شامل 22/31 میلیون تن در سال واحدهای چدنریزی و 94/27 میلیون تن در سال واحدهای فولادسازی بود، اما قبلا نیز این برنامهها را اعلام کرده بود که در حد فقط شعار بوده است. علاوه بر این، هرگونه کوششی برای کنترل تولید یا تشویق برای ادغام، توسط فولادسازان کوچکتر مورد مخالفت قرار گرفته، چون با وجود بالا رفتن هزینههای مواد اولیه آنها این کارخانهها هنوز سودآور هستند.
بازار فولاد در سال 2011
قیمتهای فولاد چین طی ماههای اخیر رو به کاهش گذاشته، چون بازار با دوران نامشخصی مواجه شده، قیمتهای فولاد بهطور کل با توجه به امکان مواجهه با ریسک بالا نرفته، اما روند آن نیز بهگونهای بوده که با وجود قیمتهای بالای مواد اولیه و تقاضای منطقی سالم بخصوص برای محصولات طویل، کاهش زیادی نداشته است. از شروع ماه مارس تاکنون پایینترین قیمت کلاف نورد گرم در شرق چین 4510 یوان در هر تن و بالاترین آن در 22 ژوئیه 4800 یوان بوده و این نوسان قیمت فولاد در بازار چین که معمولا متغیر و بسیار محدود است و شاید دلیل اصلی آن کاهش موجودی انبارها باشد.
اگرچه افزایش تولید سالانه بالا بوده و تولید فولاد در ماه ژوئیه به اوج خود رسیده، اما از میزان موجودی انبارها نیز کم شده که بیانگر این است که ترس از عرضه مازاد تاکنون بیاساس بوده و در حقیقت تولید بالای فولاد با تقاضای واقعی آن متعال شده است.
از کل موجودی میلگرد ساختمانی در بازارهای بزرگ چین از اوایل ماه مارس 30 درصد کم شده که حدودا 16 درصد پایینتر از اوایل سال است.
از کل موجودی کلاف نورد گرم کشور نیز نسبت به اوایل ماه مارس 20 درصد و نسبت بمدت مشابه سال گذشته 10 درصد کاهش داشته است.
بعضی از شاخصها نشان میدهد که در ماههای آتی بازار فولاد چین تا حدی ضعیف خواهد شد، چون اوج قیمتهای خود را پشت سر گذاشته است.
با توجه به بهبود بازار جهانی صنعت فولاد بازار چین نیز با اتکای به صادرات رونق تازهای گرفته است.
چین گزارش کرده که در شش ماهه اول سال 3/24 میلیون تن محصولات نهایی صادر کرده که 2/3 درصد نسبت بمدت مشابه آن بالاتر است، در حالیکه واردات با 8/4 درصد کاهش به 03/8 میلیون تن رسیده است.
حجم صادرات در ماه ژوئن سه ماه متوالی کاهش داشته، اما معمولا این کاهش همه ساله و فصلی است و صادرکنندگان چینی معتقدند که حجم صادرات احتمالا دوباره تا پایان این فصل افزایش پیدا خواهد کرد، اما تا پایان سال شرایط به این بستگی دارد که چه اتفاقی برای تورم و رشد این کشور بیفتد.
پکن سعی دارد وضعیت اقتصاد خود را آرام کرده و دولت میخواهد از طریق فشار فزاینده روی منابع مالی رشد قیمت را متوقف کند و در عین حال مانع افت شدید رشد آن شود، اما اگر قیمتها بخواهند سرسختانه مقاومت کنند، پکن باید اقدامات جدیتری را اتخاذ کند و نرخهای بهره را افزایش بیشتری دهد که به بازار فولاد تغذیه خواهد شد و میتواند منتج به تولید مازاد چشمگیری شود که بالاتر از هزینه تولید خواهد بود.