نگاهی به آخرین وضعیت صنعت فولاد در شمال آفریقا؛ توسعه ظرفیتها از رشد تقاضا عقب میماند.
اگرچه این احتمال وجود ندارد که ناآرامیهای سیاسی در کشورهای شمال آفریقا بتواند در بلندمدت تولید فولاد را متوقف کرده یا اینکه تقاضا را برای بلندمدت در حالت رکود نگه دارد، اما بعضی از طرحهای توسعه برای پاسخگویی به افزایش مصرف داخلی متوقف مانده است.
آثار آشفتگیهای سیاسی در شمال آفریقا روی صنعت فولاد رو به رشد منطقه چه خواهد بود؟ تقاضا در سه ماهه اول تحت تاثیر قرار گرفته و در سه ماهه دوم تا حدی بهبود یافته و پیشبینی میشود که در نیمه دوم سال بهبود مطلوبتری حاصل شود، چون به موجودیها دوباره افزوده خواهد شد.
کشورهای آفریقایشمالی اغلب در مقابل بحران مالی 2009ـ2008 در امان بودند.
بهطور مثال، مصر که بزرگترین تولیدکننده منطقه بود، توانست در دوران بحران اقتصادی جرقهوار به اوج تولید خود یعنی 676/6 میلیون تن تولید فولاد خام در سال 2010 دست یابد، اما دیگر کشورهای آفریقایشمالی در سال 2010 نسبت به سال 2007 تولید کمتری داشتند که این افت عمدتا مربوط به مسائل داخلی آنها و به اصطلاح «بیداری اعراب» است که تمامی فولادسازان منطقه را تا حد کم و بیشی به حرکت واداشته است.
در حد بالادستی تولید کارخانه فولادسازی Ezz مصر (بزرگترین فولادسازی منطقه) تحت تاثیر حکومت نظامی تحمیلی دولت این کشور در ماههای ژانویه ـ فوریه، قطع ارتباطات، تدارکات و خدمات بانکی قرار گرفت، اما طبق گزارش شرکت این وقفه فقط چند روز بود.
بیانیه منتشره در ماه مارس نشان میداد که کارخانه فولادسازی Ezz با ظرفیت عادی و معمولی بهرهبرداری میشد، اما اگر بهطور کل مصر را مورد مطالعه قرار دهیم میزان تولید در سه ماهه اول سقوط کرده است.
یک تحلیلگر در قاهره میگوید: آمار و اطلاعاتی که ما از وزارت تجارت و صنایع کشور در بین ماههای ژانویه ـ مارس 2011 در دست داریم، نشان میدهد که در این فاصله تولید داخلی با 24 درصد کاهش به یک میلیون و 356 هزار تن رسیده، در حالیکه فروش از تولیدات داخلی با 15 درصد کاهش به 1442 هزار تن رسیده است.
بهنظر میرسد که در پایان فصل بهبود حاصل شده و تولید فولاد خام مصر در ماه مارس 2011 رشد 9 درصدی داشته و در مقایسه با 520 هزار تن در مارس 2010 به 560 هزار تن رسیده است.
در حد پاییندستی کشور لیبی قرار دارد. در اواخر ماه فوریه تنها فولادسازی کشور که دولتی است (شرکت آهن و فولاد لیبی یا لیسکو) تایید کرد که تولید کارخانه مصراته و تمام کارخانههای مهم مانند نیروگاهها و واحدهای آبشیرینکن را متوقف کرده است.
تقاضا
عامل انسانی مهمترین نیروی محرکه رشد تقاضا محسوب میشود بخصوص اینکه گروه سنی بین 15 تا 35 ساله رو به فزونی بوده و نیاز به مسکن و امکانات زیربنایی جدید را بالا برده که سالهاست تواناییهای منطقهای را تحت فشار قرار داده و تقاضا برای محصولات طویل و میلگرد ساختمانی افزایش یافته که مکمل این افزایش تولید واردات است.
تصمیم افزایش تقاضا برای واردات، فولادسازان را برای اضافه کردن به ظرفیتهای خود مصممتر کرده، مصرف فولاد مصر در سال 2009 نسبت به سال 2008 رشد 34 درصدی داشته است.
شرکت فولاد Ezz متعهد به افزایش ظرفیت تولید خود است تا بتواند پاسخگوی نیاز بازار مصر به محصولات فولادی باشد.
اطلاعات ISSB نشان میدهد که محصولات فولادی وارداتی کشورهای شمال آفریقا (از شمش گرفته تا لوله) واقعا برای مصرف صنایع ساختمانی است. مصر و الجزیره دو واردکننده عمده این محصولات محسوب میشوند.
در سال 2010 مصر بیش از یک میلیون تن محصولات نیمه نهایی وارد کرده و این شرایطی است که کارخانه فولادسازی Ezz قصد دارد با بهرهبرداری از واحد آهن احیای مستقیم (DRI) و واحد ریختهگری شمش جدید در کارخانه نورد محصولات تخت خود این نیاز وارداتی را تامین کند.
سال گذشته واحد ریختهگری شمش آن به بهرهبرداری رسید، اما شرکت Ezz هنوز تاریخ دقیقی را برای راهاندازی جدید DRI (آهن احیای مستقیم) خود اعلام نکرده است.
طبق برنامه اولیه قرار است این کارخانه در سه ماهه سوم این سال به بهرهبرداری برسد.
تحلیلگران میگویند: هدف از احداث واحد جدید DRI تکمیل کردن امکانات و تجهیزات عمودی کارخانه فولادسازی Ezz بوده و اثری روی ظرفیت تولید محصولات نهایی آن در مصر نخواهد داشت. ظرفیت کنونی تولید محصولات تخت و طویل این کشور حدود 11 میلیون تن است.
الجزیره فقط یک کارخانه فولادسازی (Annaba) دارد که 70 درصد آن متعلق به آرسلورمیتال و 30 درصد متعلق به دولت الجزیره است.
این کارخانه تا همین اواخر از مشکلاتی مانند قدیمی بودن کوره بلند آن رنج برده که هیچگونه سرمایهگذاری در گذشته در آن انجام نگرفته که این یک مانع بزرگ محسوب میشود، اما در حال حاضر سرمایهگذاری در کارخانه فولادسازی الجزیره یعنی Annaba رو به افزایش گذاشته و در ماه ژانویه گذشته شرکت آرسلورمیتال اعلام کرد که خط گالوانیزه غوطهور گرم آن مدرنیزه خواهد شد که قرار است تا پایان امسال به بهرهبرداری برسد، اما کارخانه نورد مفتول آن برای بازسازی به دو سال زمان نیاز دارد.
این کشور در سال 2009 حدود 5/2 میلیون تن میلگرد ساختمانی وارد کرده که در سال 2010 این میزان واردات به 8/1 میلیون تن کاهش پیدا کرد.
از ماه نوامبر شرکت Annaba از نظر تولید سنگآهن خودکفا شده و در حال حاضر دو معدن در Tebessa را در اختیار دارد.
تولید فولاد خام در مراکش (کارخانه سوناسید) یک میلیون تن است که بیشترین سهام آن متعلق به دولت است که آرسلورمیتال نیز در آن سهام دارد.
با توجه به اینکه در این منطقه فقط یک کارخانه خودروسازی خارجی وجود دارد، مراکش یک پایگاه تولید خودرو دارد که نیازمند واردات محصولات نیمه نهایی است.
این کشور در سال 2009 پس از مصر بیش از یک میلیون تن محصولات نیمه نهایی وارد کرده که در سال 2010 به 630 هزار تن کاهش پیدا کرد.
کارخانه جدید فولادسازی مراکش (فولاد مغرب) اوایل سال گذشته خط تولید یک میلیون تنی کلاف نورد گرم خود را راهاندازی کرد.
شرکت فولاد مغرب قرار است بزودی واحد نورد کوره قوس الکتریکی اسلب خود را با ظرفیت یک میلیون تن راهاندازی کند.
این اسلب واحد نورد گرم آن را تغذیه خواهد کرد. طبق برنامه قرار است یک واحد نورد Plate نیز احداث شود.
ظرفیت تولید فولاد خام تونس حدود 200 هزار تن در سال است. کارخانه دولتی «الفولاد» در حال سرمایهگذاری در یک واحد جدید کوره قوس الکتریکی است، اما این در شرایطی است که تعدادی از کارخانههای نورد بخش خصوصی آن از کشورهای cis شمش وارد میکنند.
جایگزین کردن واردات
در سال 2009ـ2008 که فولادسازان کل منطقه درگیر طرحهای توسعه خود بودند، واردات رو به افزایش گذاشت و واحدهای نورد و شرکتهای تجاری خارجی به این منطقه هجوم آوردند. اجرای بازسازیها و احداث کارخانههای جدید برنامهریزی شد که نیازمند منابع مالی بود.
بعضی از این سرمایهگذاریها به بهرهبرداری خواهد رسید هرچند با تاخیر انجام میشود و بعضی از این پروژهها بهطور نامحدودی به تاخیر افتاده و برخی را نیز نمیتوان تایید کرد.
تحلیلگران میگویند: تقریبا 50 درصد مصرف محصولات طویل مصر که حدودا 16 میلیون تن است، در سال 2009 وارد شده است.
فروشنده اصلی به مصر ترکیه است، در حالیکه فروشندگانی از اسپانیا و ایتالیا نیز با بهرهگیری از دسترسی خوب از طریق توافقهای تجاری اتحادیه اروپا به بزرگترین عرضهکنندگان الجزایر تبدیل شدهاند. ترکیه، اروپا و دیگر فروشندگان cis برای فروش به دیگر کشورهای آفریقایشمالی با یکدیگر در رقابت هستند.
در سال 2009 لیبی حدود 5/1 میلیون تن محصولات فولادی وارد کرده که تقریبا نیمی از آن میلگرد ساختمانی بوده، زمانیکه شرکت آهن و فولاد (Lisco) در سال 2010 برنامه جاهطلبانه طرح توسعه خود را آغاز و واردات کاهش پیدا کرد.
لیسکو اعلام کرد که در نظر دارد ظرفیت خود را به 5 میلیون تن در سال یعنی معادل تولید شرکت فولاد Ezz برساند.
طبق برنامه قرار است با توسعه و بازسازی ظرفیت شش کوره قوس الکتریکی لیسکو و ماشینهای ریختهگری پیوسته آن، تولید از 7/1 میلیون تن در سال کنونی به 2 میلیون تن تا سال 2012 رسیده و در نهایت به 4 میلیون تن در سال خواهد رسید.
ساخت یک واحد نورد جدید بسرعت برای تولید میلگرد ساختمانی در سال 2009 توسط شرکت دانیلی در سال 2009 آغاز شد و قرار بود که در سه ماهه اول امسال راهاندازی شود.
کارخانه لیسکو ظرفیت تولید 800 هزار تن در سال میلگرد ساختمانی و مفتول در واحد نورد دوخطه خود دارد و زمانیکه واحد جدید نورد آن تکمیل شود کل ظرفیت تولید میلگرد ساختمانی آن به حدود 4/1 میلیون تن در سال خواهد رسید.
یکی از مهمترین نیازهای فولادسازان شمال آفریقا دستیابی به سنگآهن ارزان است.
با توجه به اینکه گاز طبیعی فراوان و سنگآهن اندکی در منطقه وجود دارد، فولادسازان آفریقایشمالی (بجز کارخانه الجزایری Annaba) مدتهاست که به سمت روش تولید فولادسازی قوس الکتریکی روی آوردهاند.
لازمه پیششرط اتخاذ این روش تولید فولاد، عرضه گاز ارزان در بلندمدت است تا تولید اقتصادی باشد.
دولتهای منطقه امتیاز ویژهای برای تضمین یا تایید عرضه گاز دارند و آنها همیشه این آمادگی را ندارند که گاز را به شرکتهای خصوصی بدهند.
در مصر که فعالیتهای اقتصادی بخش خصوصی روانتر است. شرکت Ezz سه واحد آهن احیای مستقیم در حال بهرهبرداری و یک واحد در دست احداث نیز دارد، بهنظر میرسد که با توجه به تمام اتفاقاتی که در مصر میافتد این طرحها به عقب رانده شدهاند.
در حال حاضر انتظار میرود که این کارخانه در نیمه دوم سال 2012 تولید خود را آغاز کند.
شرکت خصوصی دیگر در مصر واحد تولید آهن اسفنجی کارخانه فولادسازی Beshay steel است که یک پروژه DRI دارد، اما پیشرفت آن مشخص نیست.
گروه تجاری اوکراینی ـ لبنانی (Litat) نیز علاقمند است که یک واحد DRI در مصر احداث کند.
شرکت لیسکو واحد آهن احیای مستقیم میدرکس دارد که ظرفیت هر کدام 550 هزار تنی در سال است.
قرار بود که پس از بازسازی ظرفیت هر کدام از این واحدها تا پایان سال 2011 به یک میلیون تن رسیده و واحد سوم تا سال 2014 ظرفیت خود را به 8/1 میلیون تن ارتقا دهد.
علاوه بر این، لیسکو یک مدول آهن بریکت گرم (HBI) دارد که 650 هزار تن در سال تولید میکند و تولیدات آن به کارخانههای فولادسازی در مصر، ایتالیا، اسپانیا، چین و هند فروخته میشود.
شش کوره قوس الکتریکی لیسکو 80 درصد DRI و 20 درصد قراضه تولید داخلی را مصرف میکند، اما امسال هیچگونه گندله سنگآهن تولید نکرده است.
شرکت برزیلی سامارکو قرارداد فروش گندله سنگآهن (800 هزار تن در سال) خود را به تعلیق انداخته، شرکت معدن سنگآهن سوئدی LKAB که در سال 2010 حدود 400 تا 500 هزار تن گندله سنگآهن به این فولادساز دولتی فروخته، تحویل گندله در ماه مارس به این کارخانه را به تعلیق انداخته، چون سوئدیها (LKAB) نتوانستهاند قرارداد جدیدی را با لیسکو منعقد کنند.
تونس و مراکش هیچکدام ذخایر گازی قابلتوجهی ندارند. سوناسید در مراکش در سال 2004 یک واحد جدید کوره قوس الکتریکی مدرن نصب کرده تا قراضه وارداتی و داخلی را مصرف کند و مکمل آن شمش وارداتی است.
شرکت سوناسید طبق برنامه قرار است در سه ماهه دوم امسال یک دستگاه قیچی جدید (Shredder) فرآوری قراضه نصب کند. این قیچی که توسط دانیلی ایتالیا طراحی و نصب خواهد شد، سالانه 300 هزار تن قراضه را تولید خواهد کرد.
از سال 2005 این شرکت بتدریج از وابستگی خود به واردات قراضه به میزان 80 درصد کم کرده و سال گذشته کارخانه 25 درصد از قراضه مورد نیاز خود را وارد کرده است.
مرحله بعدی چیست؟
مرحله بعدی طرحهای توسعه کارخانه فولاد Ezz بستگی به مجوز دولتی داده شده در سال 2007 برای دو فاز واحد DRI و یک واحد نورد کلاف نورد گرم دارد.
در سال گذشته کارخانههای ساختمانی فاز اول در دست اجرا بود و قرار است اواخر سال آغاز شود.
شرکت Ezz میگوید: این کار ادامه دارد اما یک تحلیلگر مصری اظهار داشته که سرمایهگذاری برای کارخانه شروع نشده است.
این تحلیلگر اقتصادی اضافه میکند که شاید دولت جدید تصمیم بگیرد که مجوزها را لغو کرده و یا از شرکت بخواهد که خود هزینه آن را بپردازد.
با توجه به اینکه در 2 تا 3 سال آینده میزان اندکی به ظرفیت افروده شده و انتظار میرود که مصرف رشد داشته باشد، واردات بالا یک مشخصه مهم بازار فولاد آفریقایشمالی باقی خواهد ماند.
تحلیلگران میگویند: در چشمانداز سرمایهگذاریهای جدیدی دیده نمیشود و دلیل آن نیز لزوما وقایع سیاسی اخیر نیست، بلکه بهنظر نمیرسد که پروژه جدیدی نیز حتی بدون بیداری اعراب مطرح شده باشد.
پیشبینیها این است که بدون در نظر گرفتن لیبی، وقایع اخیر مانع توسعه فولادسازهایها در بلندمدت نخواهد شد.
در میانمدت یک پتانسیل برای رشد بالا وجود دارد، البته اگر ثبات سیاسی وجود داشته باشد، باید به مشکلات بیکاری و موضوع دستمزدها در این منطقه هرچه زودتر توجه شود.
آسانترین و سریعترین راه برای پاسخگویی به این سوالات سرمایهگذاری دولتها در امور زیربنایی است که این خود نیازمند فولاد است.